مدرسه علمیه الزهرا شبستر

  • خانه 
  • ورود 

گلايه ‏اى از زبان پروردگار

22 تیر 1392 توسط ثریا

گلايه‏اى از زبان پروردگار، از قول وجود مبارك حضرت رضا  عليه‏السلام بگويم.

حضرت جواد  عليه‏السلام فرمودند: هر كس پدرم را زيارت كند، خدا همه غم و غصه‏اش را برطرف مى‏كند.

ما اسم حضرت را مى‏بريم، غم از ما برطرف مى‏شود. حضرت موسى بن جعفر  عليهماالسلام مى‏فرمايد: زائران ما در قيامت در جلوترين صف‏ها هستند كه آنها را از همه زودتر به بهشت مى‏برند و زائران فرزندم رضا  عليه‏السلام از همه زائران جلوتر هستند.

امام هشتم  عليه‏السلام ازپدران خود از پيغمبر  صلى‏الله‏عليه‏و‏آله نقل مى‏كنند كه پيغمبر  صلى‏الله‏عليه‏و‏آلهفرمودند: خدا مى‏فرمايد:

« يَابْنَ آدَمَ ! اَما تُنْصِفُنِى أَتُحَبَّبُ اِلَيْكَ باِلنَّعْمَةِ »

اى فرزندان آدم ! با انصاف با منِ خدا رفتار نكرديد ؛ من دايم با نعمت دادن به شما، عشق و علاقه‏ام را به شما نشان دادم، اما شما چه كار كرديد؟

« وَ تَتَمَقَّتُ اِلىَّ بِالْمَعاصى »

تو نيز با گناه، دشمنى خود را به من نشان دادى.

ببين چقدر عكس هم عمل كرديم؟ من به تو محبت نشان دادم، تو اگر مرا دوست داشتى، گناه نمى‏كردى. تو اگر مرا مى‏خواستى، با من مخالفت نمى‏كردى.

« خَيْرى اِلَيْكَ مُنْزَلٌ وَ شَرُّكَ اِلَىَّ صاعِدٌ »

مرتّب از طرف من به طرف تو خوبى و از طرف تو بدى به طرف من مى‏آيد.

اما بنده من:

« وَ لايَزالُ مَلَكٌ كَريمٌ »

من حاكم كريمى هستم و كرم من دايمى است، به اين زودى من با تو درگير نمى‏شوم، دليلش اين است كه عمرى است كه دارى معصيت مى‏كنى، اما من كوچك‏ترين آسيبى به تو نزدم.

« يَأْتينى عَنْكَ فى كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ بِعَمَلٍ قَبيحٍ »

شب و روز برايم گناه مى‏فرستى، حوصله مى‏كنم و كارى به كارت ندارم.

منبع : erfan.ir

 2 نظر

صلوات

17 تیر 1392 توسط ثریا

پيامبر خدا - صلى الله عليه و آله - فرمودند:
من صلى على فى كتاب لم تزل الملائكة تستغفر له مادام اسمى فى ذلك الكتاب . ؛
هر كس در نوشته اى بر من درود فرستد، تا زمانى كه نام من در آن نوشته موجود باشد، فرشتگان پيوسته براى او آمرزش می طلبند.

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

 1 نظر

سخنان ارزشمند

14 آبان 1391 توسط ثریا

خداوند به رسول عزیز خود فرمود:
ای محمد ان گاه که بنده ای را محبوب شمارم وی را با سه پدیده همراه می کنم:دلش را غمگین می سازم.بدنش را بیمار می کنم.دستش را از بهره های دنیایی تهی می گردانم.و ان گاه که بر بنده ای خشم بگیرم او را باسه حالت همراه می کنم:دلش راشاد می سازم.بدنش راسلامت می بخشم.دستش را از بهره های دنیوی اکنده می کنم.
 ((جوانان پرسش ها و پاسخ ها.احمد لقمانی.ص257))
نیر رنجبر

 نظر دهید »

سخنان ارزشمند امام علی (ع)

02 آبان 1391 توسط ثریا

امیر المومنین امام علی علیه السلام می فرمایند:
به خدا سوگند که تعدادشان اندک ولی در نزد خداوند بلند مرتبه اند.
آنان کسانی هستند که دانش نور، نور حقیقت بینی را بر دلشان تابانده و روح یقین را دریافته اند. که آنچه را افراد خوشگذران دشوار می شمارند. آسان گرفتند و با انچه جاهلان از ان ترس دارند مأنوس شدند.
در دنیا با بدنهایی زندگی می کنند که ارواحشان به جهان بالا پیوند خورده است. آنان جانشینان خدا بر روی زمین و دعوت کنندگان مردم به دین خدایند.
نهج البلاغه، حکمت 147

 1 نظر

سخنان ارزشمند امام کاظم (ع)

02 آبان 1391 توسط ثریا

ازامام کاظم(ع)روایت کرده اند:
هرگاه مومنی در گذرد فرشتگان وعبادتگاههای ان مومن ودرهایی از اسمان که عبادت ها یش از راه انها به اسمان بالا می رفت.بر او خواهند گریست ودر اسلام رخنه ای پدید خواهد امد که هیچ چیزی ان را برنمی کندزیرا مومنان دین شناس دژهای اسلام هستند همچون دژهای شهرها
ایین دانشوری.سیدمحمد رضاطباطبایی.صفحه37
گردآورنده : رنجبر

 نظر دهید »

سخنان و احادیث پیامبر اکرم (ص)

26 مهر 1391 توسط ثریا

در کتاب فتوحات القدس آمده که حضرت رسول«صلی الله علیه و آله وسلم» فرمودند :

در شب معراج در آسمان چهارم خانه ای دیدم از یاقوت سرخ. جبرئیل گفت: یا محمد این بیت المعمور است ، حق تعالی این خانه را پنجاه هزار سال قبل از زمین و آسمان آفریده است و داخل این خانه شو ونماز کن، وچون داخل شدم جمیع انبیا به من اقتدا کردند، وبعد از اتمام نماز از حضرت رب العالمین خطاب آمد که ای سید المرسلین از این پیغمبران بپرس که ایشان را پیش از تو از برای چه فرستاده بودم؟  

من گفتم ای رسولان ، حق تعالی شمارا پیش از من برای چه فرستاده بود؟ گفتند: 

 به ولایت و دوستی تو و محبت ومودت علی «علیه السلام»

 نظر دهید »

ازادی مرد معنوی

23 مهر 1391 توسط ثریا


حضرت علی علیه السلام وقتی که برای جنگ صفین می رفت یا از ان بر می گشت به شهر انبار رسید ایرانیان انجا بودند.عده ای از کد خداها دهدارها وبزرگان به استقبال خلیفه امده بودندبه خیال خودشان علی علیه السلام را به جانشین سلاطین ساسانی می دانستند.وقتی که به ایشان رسیدنددر جلو مرکب امام شروع کردند به دویدن علی علیه السلام صدایشانکرد فرمود:چرا این کار را می کنید؟گفتند:اقااین یک احترامی هست که ما به بزرگان وسلاطین خودمان
می گذاریم.امام علیه السلام فرمود:نه این کار رانکنید این کار شما را پست وخوار می کند.چرا خودتان را جلوی من که خلیفه تان هستم خوار وذلیل می کنید؟من هم مانند یکی از شما هستم.تازه شما با این کارتان به من خوبی نکردید بلکه بدی کردید.با این کارتان ممکن هست یک وقت خدای نکرده غروری در من پیدا شودوواقعا خودم را برتراز شما حساب کنم
 شهید مطهری.ازادی معنوی.صفحه 20
 نیر رنجبر

 نظر دهید »

سخنان ارزشمند

22 مهر 1391 توسط ثریا

امام کاظم علیه السلام می فرمایند‍‍:
رسول خدا (ص) به مسجد وارد شدند وناگاه گروهی را دید که گرد مردی را گرفتند فرمود :چه خبر است؟‍گفتند این شخص علامه است‍‍‍ حضرت فرمود:علامه یعنی چه؟گفتند:درباره دودمان عرب ورویدادهای ایشان وروزگار جاهلیت واشعارعرب وعربی فصیح داناترین مردم است.رسول خدا فرمودند:اینها دانشی است که انکه نمی داند ضررنکند وانکه می داند بهره ای نبرد.پس فرمودند: همانا دانش واقعی سه چیز است ایه محکم (ااصول عقاید)فریضه عادلانه (اخلاق)سنت استوار(احکام)وغیر این ها زیادی است
   (الکافی.جلد1.صفحه 32)   

 نظر دهید »

سخنان گران بهایی از پیامبر اکرم (ص)

22 مهر 1391 توسط ثریا


1.کمترین چیزی که در اخرالزمان می توان به ان دست یافت دوستی مطمئن یادستیابی به پول از راه حلال است     تحف العقول54

2. محکمترین دستگیره ی ایمان این است که در راه خدا دوست بداری ودر راه خدا دشمنی ورزی وبرای خدا بخشش کنی اگربه کسی چیزی نمی دهی ان هم برای خدا باشد                                  اماله ی شیخ صدوق   578

3.وقتی که خداوند بنده ای را دوست بدارد اوراگرفتار می کند تا صدای ناله وزاریش را بشنود         مجموعه ورام 4.1


4.  خداوند  ایمان هیچ کس را جز با ولایت علی ع  و دشمنی با دشمنان او نمی پزید                                        فی احکم والاداب الشهاب


5. ثابت تریتن شما بر پل صراط کسی است که از همه بیشتر به خاندان من محبت داشته باشد                              فضایل الشیعه6


6. خوش خلقی رشته ی دوستی را ثابت واستوار می گردانند   نهج الفصاحه 443


7. شناخت ال محمد مایه ی دوری ازاتش جهنم و محبت ال محمد ما یه ی عبور کردن از پل صراط و ولایت ال محمد ما یه ی ایمنی از عذاب است
    الحکم الزهراه 146


8. برترین شما کسی است که بر ای اهل بیت من .بعد از من بهترین باشد    بحا رالانوار   120.23


 9 سازگاری با مردم نصف ایمان است ونرمی ومهربانی با انها نیمی اززندگی است                        کافی117.2


10. با اطاعت دستورات الهی خود را در معرض رحمت حق تعالی قرار دهید .               مجموعه ورام 120.2

گردآورنده : اله شقایق

 نظر دهید »

مهریه فاطمه الزهرا (س)

22 مهر 1391 توسط ثریا

 

جابربن عبدالله انصاری راجع به مهریه فاطمه الزهرا می فرماید:

 

همینکه رسول خدا فاطمه  را به علی (ع) تزویج کرد، افرادی از قریش خدمت پیامبر آمدندو گفتند : شما به مهریه اندکی دخترتان را به علی دادید؟ فرمود: من به علی تزویج نکردم بلکه خدای تعالی درشبی که مرا به به معراج بردند، او را تزویج کرد ، چون به سدرة المنتهی رسیدم خداوند به به سدرة النتهی وحی کرد: آنچه داری نثار کن ! پس درّ و جواهر و مرجان نثار کرد و حورالعین شتافته و آنها را چیدند، در حالی که به یکدیگر هدیه می دادند و افتخار می کردند و می گفتند : اینها از نثارهای فاطمه دختر محمد (ص) است.

 

پس این روایت اینگونه حاصل می شود که بانوی دو عالم نیز مهریه ای به عظمت و مقام والای خودشان داشتند و نه یک زره زمینی که اگر آن هم بود به خاطر صاحبش از مقام و منزلت بالایی برخوردار بود.

 

کنبع: کتاب مسند فاطمه الزهرا (س)

 

گردآورنده : ساناز جهانبانی

 

 نظر دهید »

احادیث ارزشمند

22 مهر 1391 توسط ثریا

 

حضرت امام حسن عسگری (ع) فرمودند: پس وقتی که نمازگزار دو دستش را برای گفتن الله اکبر بالا برد و ثنای خدا گوید، خدای تعالی به ملائکه خود چنین می فرماید: ای عبادت کنندگان من ! آیا نمی بینید بنده ام را که چگونه مرا بزرگ و عظیم شمرد و از شریک و تشبیه و نظیر پاک دانست و دستش را هنگام گفتن تکبیر بالا کرد و دوری محبت از گفته های دشمنان من که برایم شریک قائلند؟ شما را شاهد می گیرم ، به درستی که بزودی من او را در بارگاه جلالم بزرگ و عظیم خواهم کرد و پاک می گردانم او را در پاکیزگی و او را از گناهان پاک می سازم و از عذاب جهنم و آتش آن او را حفظ می کنم

 

 گردآورنده : علویه حیدری

 

 نظر دهید »

ثواب قرائت و روح قرآن

22 مهر 1391 توسط ثریا

 مرحوم استاد محمد تقی شریعتی در مقدمه کتاب “تفسیر نوین ” چنین می نویسد: با انکه قبلا تبعیت از سایر مفسرین ، ثواب قرائت هر سوره ای را در پایان آن سوره نوشته بودیم   ولی بعدا به جهاتی از ان طرف نظر نمودیم که یکی از جهات این است که مسلمین باید با روح قرآن آشنا شده ، عقیده و علمشان قرآنی شود وگرنه چه بسا خواننده قرآنی که قرآن او را لعن کند ووای بر کسانی قرآن را در میان دو چانه ( و فک ) خویش بگردانند و در آن تدبّر کنند و برای چنین مردمی نمی توان گفت که اگر مثلاُ سوره الطارق را بخوانند و به عدد هر ستاره که در آسمان هست  خداوند ده حسنه به آنان خواهد داد.  

  گردآورنده : فاطمه محمددخت

 

 نظر دهید »

حکمت قرآنی

18 مهر 1391 توسط ثریا

 


 

[یومَ یُنفَخُ فِی الصّور فَتَأتونَ اَفواجاً]

 

روزی که در «صور» دمیده می شود و شما فوج فوج (به محشر) می آیید.

 

سوره ی نبأ آیه ی18

 

تفسیر

 

ورود گروهی به محشر:روایت شده است «معاذ بن جبل» ــ یکی از اصحاب پیامبر ــ

 

درباره ی این آیه و آیات پس از آن از پیامبر اکرم(ص) پرسش کرد.پیامبر در پاسخ او

 

فرمود:«ای معاذ،درباره ی مطلب بزرگی پرسش کردی.»آنگاه چشمان مبارکش را فرو

 

بست و فرمود:«ده طایفه از امت من به طور پراکنده محشور می شوند.خداوند آنها را

 

از میان مسلمانان مشخص فرموده.صورت بعضی از آنها به شکل میمون و بوزینه است

 

و برخی به صورت خوک و بعضی وارونه اند که پاهایشان بالا و صورتشان پایین است و

 

در این حال به صورتهایشان به زمین کشیده می شوند.بعضی کورند و به این طرف و

 

آن طرف می روند.بعضی کر و گنگ هستند و شعور ندارند.بعضی زبان های خود را

 

می جوند و چرک از دهانشان جاری می شود که اهل محشر از بوی گند آن ناراحت

 

می شوند.بعضی دست و پایشان بریده.بعضی از ایشان بر شاخه هایی از آتش

 

آویزان اند و بعضی از آنها عفونتشان از مردار گندیده بدتر است و بعضی از ایشان با

 

لباس هایی از مس گداخته شده در آتش که چسبیده به بدنشان است،پوشیده

 

شده اند.آنها که به صورت میمون اند،سخن چینان از مردمند.آنهایی که به صورت

 

خوکند،حرام خوارها هستند.آنهایی که وارونه اند،رباخواران هستند.کورها کسانی

 

هستند که در قضاوت ظلم می کردند.کرها و گنگ ها،کسانی هسند که اعمالشان را

 

بزرگ می شمردند.کسانی که زبان هایشان را می جوند،علما و قاضیانی هستند که

 

اعمالشان مخالف سخنانشان بوده است.آنها که دست و پاهایشان بریده

 

شده،کسانی هستند که همسایگانشان را آزار می دادند.آنهایی که به شاخه هایی

 

از آتش آویزان اند،کسانی هستند که مردم را نزد سلاطین می بردند[و باعث

 

زندان،تبعید،اعدام و… آنها می شدند.]کسانی که از مردار متعفّن ترند،آنهایی هستند

 

که[از حرام]شهوت رانی و لذت جویی می کردند و حقوق واجب مالی خود را که حق

 

الله است،ادا نمی کردند و کسانی که لباس آتشین بر تن دارند،فخر فروشان و

 

متکبران هستند.»

 

منتخبی ازتفسیر آیت الله مکارم شیرازی

 

مجمع البیان،ج10،ص242

 

 1 نظر

معناى ذكر

20 فروردین 1391 توسط ثریا

 

 


منابع مقاله
:

کتاب : عرفان اسلامى جلد دو         

نوشته: حضرت آیت الله حسین انصاریان

 

 

آگاهى به خود و علم به حق و شناخت جهان و اطلاع حقيقى به روابط بين خود و خدا و جهان، مفهوم واقعى ذكر است.

البتّه، مسئله ذكر به اين معنى، تنها كار باطن و سرّ آدمى است و اين گونه ذكر در حقيقت تجلّى نور حق بر قلب انسان است.

براى ايجاد زمينه براى تجلّى آن نور- كه جامع همه واقعيت‏ها است- مقدّماتى لازم است كه عاشق آن تجلّى مى‏بايست، آن مقدّمات را فراهم آورد.

ادامه »

 نظر دهید »

كوشش مثبت و منفى در قرآن‏

20 فروردین 1391 توسط ثریا


شش آيه در قرآن است كه در سه آيه اول كوشش‏هاى مثبت در مسير صحيح انجام مى‏گيرد، چون كوشش‏هاى مثبت گاهى در مسير غلط است. مثلًا فردى با چند ميليون تومان درمانگاه درست مى‏كند كه با آن چندين ميليون سود كند. اين كوشش مثبت است، اما مسير و هدف آن غلط است.

پروردگار اين كوشش‏هاى مثبت كه در مسير غلط است را يك لحظه هم قبول نمى‏كند. آنها زحمت‏هاى سنگينى است كه هدر مى‏رود.

اما كوشش‏هاى مثبتى كه راه آن درست است؛ «فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى‏ و اتَّقَى‏» «2» كلمه «اعطى» به اين خاطر است كه اين انسان، احسان و كار خير مى‏كند، در كمال بزرگوارى به مردم، مى‏بخشد، بلكه با آقايى، كرامت، عظمت انسانى، شرف آدمى از خودش هزينه مى‏كند.

پایگاه عرفان
 نظر دهید »

بوسيدن پول به هنگام انفاق‏

20 فروردین 1391 توسط ثریا


امام باقر عليه السلام هر وقت مى‏خواست به يك مستحق پولى بدهد، پول را مى‏بوسيدند، روى چشم مى‏گذاشتند، به اين عنوان كه دست مستحق دست خدا است و همين كه جلوى مستحق پول را مى‏بوسيدند، يعنى اى نيازمند! اين پول را امام باقر عليه السلام به تو نداده است. اين پول براى خدا است و من يك واسطه بودم.

پایگاه عرفان
 1 نظر

آشتي، الفت و صله رحم (1)

09 فروردین 1391 توسط ثریا

ضد قهر و دوري از برادران مؤمن، آشتي و الفت با ايشان است. و اين از اوصاف جميله و اعمال فاضله است. و ثواب آن بي حد، و فايده آن بي نهايت است.

فضيلت ديدار مسلمانان

از حضرت رسالت مآب صلي الله عليه و آله مروي است که: «جبرئيل خبر داد مرا که خداي ــ عزّ و جّل ــ فرشته اي بر زمين فرو فرستاد؛ آن فرشته مي رفت، تا به در خانه اي رسيد که مردي ايستاد، اذن داخل شدن مي طلبد. فرشته گفت: يا صاحب خانه، چه کار داري؟ گفت: برادر مسلمان من است؛ براي خدا به ديدن او آمده آمده ام. فرشته گفت: کار ديگري نداري؟ گفت: نه. پس آن فرشته به او گفت: به درستي که من فرستاده خدايم به سوي تو. و خداي تعالي تو را سلام مي رساند، و مي گويد: بهشت از براي تو واجب شد و گفت: خداي ــ تعالي ــ مي گويد که: «هر مسلماني که زيارت مسلماني کند، نه آن است که او را زيارت کرده، بلکه مرا زيارت کرده است و ثواب او بر من بهشت است».(1)

ادامه »

 نظر دهید »

عوامل محرومیت از فضل الهی

09 فروردین 1391 توسط ثریا

انسانها با خطا و اشتباه در زندگی و انتخاب راه ناشایست، خود را از مسیر الهی و فیوضات خداوندی دور كرده و در مسیری قرار می گیرند كه آنها را به ناكجا آباد می برد. آنان با پیروی از فرامین و دستورهای دشمن قسم خورده انسان و وسوسه های او و سرپیچی از اوامر و تكبّر در برابر خداوند یكتا، خود را به ورطه هلاكت می افكنند و دچار خسران می شوند، و در واقع انسان ظرف وجودی خود را وارونه می سازد و قابلیت خود را از كف می دهد و خود را از فضل الهی محروم می سازد. برخی از این عوامل عبارتند از:

ادامه »

 نظر دهید »

آشنایی با زینب سلام الله علیها

08 فروردین 1391 توسط ثریا

 

حضرت زینب كبرى علیها السلام در روز پنجم جمادى الاولى سال پنجم یا ششم هجرى قمرى در شهر مدینه منوّره متولّد گردیده و جهان را به قدوم خویش مزین فرمودند.

نام مبارك آن بزرگوار زینب، و كنیه گرامیشان ام الحسن و ام كلثوم و القاب آن حضرت عبارتند از: صدّیقة الصغرى، عصمة الصغرى، ولیة اللّه العظمى، ناموس الكبرى، شریكة الحسین علیهالسّلام و عالمه غیر معلّمه، فاضله، كامله و … پدر بزرگوار آن حضرت، اوّلین پیشواى شیعیان حضرت امیرالمؤمنین على بن ابیطالب علیهماالسّلام، و مادر گرامى آن بزرگوار، حضرت فاطمه زهرا سلام اللّه علیها می باشد.

در آن زمان که صدیقه کبری (علیها السلام) به این گوهر دریای عصمت و طهارت باردار بود، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در مدینه حضور نداشتند و به سفری رهسپار بودند. هنگامی که وجود مقدس زینب کبری (سلام الله علیها) متولد گشت، صدیقه طاهره (علیها السلام) به امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود که چون پدرم در سفر است و در مدینه حضور ندارد، شما این دختر را نام بگذارید. آن حضرت فرمود: من بر پدر شما سبقت نمی گیرم، صبر نما که به این زودی رسول خدا باز خواهد گشت و هر نامی که صلاح داند بر این کودک می نهد.

هنگامی که  سه روز گذشت، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مراجعت نمود و و همانگونه که رسم و سیره رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) بود، نخست، به منزل حضرت زهرا (علیها سلام ) وارد گشتند.

امام علی (علیه السلام) خدمت آن حضرت عرض کرد: یا رسول الله! خداوند متعال دختری به دخترت عطا فرموده است، نامش را معین فرمایید. فرمود: اگر چه فرزندان فاطمه اولاد من می باشند، لکن امر ایشان با پروردگار عالم است و من منتظر وحی میباشم. در این حال جبرییل نازل شد عرض کرد: یا رسول الله! حق تو را سلام می رساند و می فرماید: نام این مولود را ” زینب ” بگذار، چرا که  این را در لوح محفوظ نوشته ایم.

رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) قنداقه آن مولود گرامی را طلبید و به سینه چسبانید، ببوسید و نامش را زینب نهاد و فرمود:  به حاضرین و غایبین امت، وصیت می نمایم  که حرمت این دختر را پاس بدارند. همانا که او به خدیجه کبری (علیها سلام) شبیه است.

امام سجاد(ع) :اى عمّه! شما الحمد للّه بانوى دانشمندى هستید كه تعلیم ندیده، و بانوى فهمیده اى هستى كه بشرى تو را تفهیم ننموده است

هوش و ذكاوت

صاحب كتاب اساور من ذهب درباره حافظه و ذكاوت آن بانوى بزرگوار چنین می نویسد:

در اهمیت هوش و ذكاوت آن بانوى بزرگوار همین بس كه خطبه طولانى و بلندى را كه حضرت صدیقه كبرى فاطمه زهرا صلوات اللّه و سلامه علیها در دفاع از حق امیرالمؤمنین علیهالسّلام و غصب فدك در حضور اصحاب پیغمبر اكرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ایراد فرمودند، حضرت زینب علیها السلام روایت فرموده است.

و ابن عباس با آن جلالت قدر و علو مرتبه در حدیث و علم، از آن حضرت روایت نموده و از آن حضرت به عقیله تعبیر می كند. چنانچه ابوالفرج اصفهانى در مقاتل می نویسد: ابن عباس خطبه حضرت فاطمه سلام اللّه علیها را از حضرت زینب سلام اللّه علیها روایت كرده و می گوید: حدثتنى عقیلتنا زینب بنت على علیهالسّلام..

دقت كنیم كه حضرت زینب علیها السلام با اینكه دخترى خردسال (یعنى هفت ساله و یا كمتر) بود، این خطبه عجیب و غرّاء كه محتوى معارف اسلامى و فسلفه احكام و مطالب زیادى است را با یك مرتبه شنیدن حفظ كرده، و خود یكى از راویان این خطبه بلیغه و غراء می باشد.

فصاحت و بلاغت

میلاد حضرت زینب (س)

كلمات و فرمایشات گهربار آن حضرت در خطبه هایى كه از آن حضرت روایت شده، خود قوی ترین دلیل بر كمال فصاحت و بلاغت آن بانوى بزرگوار می باشد. همان بانویى كه امام سجاد علیهالسّلام در حق ایشان فرمودند: (اَنْتِ بِحَمدِ اللّهِ عالِمَةٌ غَیرَ مُعَلَّمَة وَ فَهِمَةٌ غَیرَ مُفَهَّمَة) یعنى:

اى عمّه! شما الحمد للّه بانوى دانشمندى هستید كه تعلیم ندیده، و بانوى فهمیده اى هستى كه بشرى تو را تفهیم ننموده است

در اینجا مرورى كوتاه به قسمتى از خطبه آن حضرت در مجلس یزید كه یكى از بزرگترین حركتهاى آن حضرت، در واقعه كربلا بود كه دستگاه حكومت بنى امیه را به شدّت لرزاند می كنیم:

به خدا قسم اى یزید، هر چه كردى بازگشت آن به سوى خودت خواهد بود، چرا كه تو جز پوست خود نشكافتى و جز گوشت خود ندریدى.

اى یزید! در آن روزى كه خداوند بدنهاى پاك شهیدانمان را حاضر می كند تا حقوق خود را از ستمگر بستاند، تو بر رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم وارد خواهى شد، امّا می دانى در چه حالى؟ در حالیكه خون عزیزان او را ریخته و حرمت ذرّیه او را از بین برده اى. آرى اى یزید! از این پیروزى ظاهرى كه به دست آورده اى، غرق شادى مشو، و آن عزیزان را كه در كربلا به خاك و خون كشیده اى، مغلوب و مرده مپندار. كه خداوند می فرماید: (كسانى را كه در راه خدا شهید شده اند مرده مپندارید. بلكه آنان زنده اند و در نزد خداى خود روزى می خورند). آل عمران: 169

و اى یزید! براى تو همین بس كه حاكم در آن روز خداوند، و دشمن تو پیامبر خدا، و یاور و پشتیبان اهل بیت جبرئیل باشد. و به زودى كسى كه این مقام را براى تو زینت داده و تو را بر گردن مسلمین سوار كرده است (یعنى معاویه)، خواهد دانست كه چه جانشین بدى براى خود تعیین كرده و در روز جزا درخواهید یافت كه بدترین مكان از آنِ كیست؟ و بدبختى و ضعف و زبونى شامل چه افرادى خواهد شد.

حضرت زینب (س) بزرگ بانوی جهان اسلام، بیدادگر  و ادامه دهنده حادثه عاشورا و دارنده دانشهای دو جهان و به گفته امام سجاد (ع): ” دانای بدون آموزگار و فهمیده بدون فهماننده ” بود. الگوی راستین وی، بانوی دو جهان, حضرت فاطمه (س) مادر وی بوده است. زینب (س) در دامان پرمهر و معنویت فاطمه (س) از سرچشمه معارف اسلامی و قرآنی سیراب گشت. رسالت راستین زینب هنگامی آغاز گردید که پس از به شهادت رسیدن امام حسین (ع) و هفتاد و دو تن از یارانش با ایراد سخنان آتشین به بیدارگری مردم کوفه و ستیز با ستمکاران و یزیدیان پرداخت.

زینب(س) تجسم زهد، ورع، علم، عفاف و شهامت و عقیله طاهره، متعلق به اخلاق الهی است. این بزرگوار (س) راه مقاومت در برابر باطل را به امت نشان داد و فداكاری در راه خدا و چشم پوشی از همه چیز را در راه برافراشتن پرچم حق به همه یاد داد

پس از واقعه خونبار كربلا نقش ایشان روند تازه تری یافت. آن حضرت در این دوران ضمن حضور در كاروان اسرای كربلا در برابر حكام جور قرار گرفتند و به افشاگری ظلم و ستم وارد بر آل طه از سوی خاندان امیه پرداختند. آن حضرت در این دوران سخت با حضور در كاخ برخی حكمرانان جور زمان مانند یزید و ابن زیاد، با تاكید برحقانیت طریق آل محمد بر سخنان و تبلیغات مسموم خاندان امیه درباره بنی هاشم خط بطلان كشیدند.

صدیقه توانا، عقلیه دودمان وحی، تربیت شده خاندان نبوت، حضرت زینب كبری(س) است. همو كه در بزرگواری و كرامتش بسیار سخن ها گفته و نوشته اند.

او نمودار حق و جهاد در راه خدا و نگهدارنده ایمان و عقیده، قهرمان دلیری و شجاعت، جلوه فصاحت و بلاغت، شعله ستیزه جوی باطل و آتش افشان حق در برابر نیروهای ستمگر و كوبنده دژخیمان زورگو است.

زینب(س) تجسم زهد، ورع، علم، عفاف و شهامت و عقیله طاهره، متعلق به اخلاق الهی است. این بزرگوار (س) راه مقاومت در برابر باطل را به امت نشان داد و فداكاری در راه خدا و چشم پوشی از همه چیز را در راه برافراشتن پرچم حق به همه یاد داد.

ایثار، فداكاری، وزانت عقل، صبر و بردباری، علم وسیع و دانش وافر، سخنان سنجیده و منطقی او در فرصت های حساس توأم با آن مظلومیت و ستم های جانكاهی كه به او وارد آمده است، از او چهره یك شخصیت بی نظیر، رزم آور شجاع، جهادگر بی باك و سخنور توانا را در قلوب و اذهان ترسیم نموده است كه تا چرخ زمان حركت دارد، تا نسل ها در روی زمین حیات دارند و تا زمین دور خورشید می گردد این چراغ فروزان، نورافكن جهانیان و نسل های آینده خواهد بود.

كرامات

حضرت زینب (س)

به غیر از انوار مقدسه چهارده معصوم علیهمالسّلام، در میان خاندان رسالت و اهل بیت گرامى پیامبر اكرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم، افرادى هستند كه در نزد خداوند متعال داراى رتبه و منزلت رفیع و والایى می باشند و توسل به ایشان، موجب گشایش مشكلات و معضلات امور دیگران است. مانند حضرت اباالفضل علیه السلام كه حتى در موارد زیادى مسیحیان به آن حضرت متوسل شده و به بركت توسل به آن حضرت مشكلاتشان حل گردیده و به حوائج و خواسته هاى خویش نائل گردیده اند.

حضرت زینب سلام اللّه علیها نیز بانویى بزرگوار از این دودمان پاك است كه توسل به آن حضرت براى حل مشكلات بزرگ بسیار تجربه شده است و كرامات بسیارى از آن بانوى گرامى نقل شده است.

به عنوان مثال شبلنجى یكى از علماى اهل تسنّن در نورالابصار می نویسد:

ïشیخ عبدالرحمن اجهورى مقرى در كتابش مشارق الانوار می گوید: در سال هزار و صد و هفتاد دجار مشكلى بسیار سختى شدم و به روضه (قبر مطهر و نوراین) حضرت زینب علیها السلام متوسل شدم و قصیده اى در مدح آن حضرت سرودم كه مطلع آن چنین بود:

آلِ طاها لَكُمْ عَلَینَا الْوِلاءُ لا سِواكُمْ بِما لَكُمْ آلآء : و خدا به بركت آن بانوى گرامى مشكل مرا حل كرد.

وفات آن حضرت:

حضرت زینب سلام ا… علیها، شیرزن دشت كربلا سرانجام پس از عمری دفاع از طریق حقه ولایت و امامت در 15 رجب سال 63 هجرى قمرى در ضمن سفرى كه به همراه همسر گرامیشان عبداللّه بن جعفر به شام رفته بودند، وفات نموده و بدن مطهر آن بانوى بزرگوار در همانجا دفن گردید.

مزار ملكوتى آن حضرت (دمشق/سوریه)، اینك زیارتگاه عاشقان و ارادتمندان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السّلام مى باشد.

 

 

بخش سیره و عترت تبیان
 نظر دهید »

از چه چيز بايد گريخت‏

14 اسفند 1390 توسط ثریا

 

 

به طور كلّى از آيات و روايات و آثار اسلامى استفاده مى‏شود:

انسان بايد از دو چيز و هرچه وابسته به آن دو چيز است سخت گريزان باشد:

1- از همنشينى با گناهكار و فاسدى كه اميد بازگشت و توبه به او نمى‏رود از آنجا كه نشست و برخاست با اين افراد مانع راه رشد و كمال انسانى است، بايد تا سر حدّ ريشه كن شدن ارتباط، با او به مبارزه برخاست.

2- آنچه از ديدگاه قرآن و اخبار به عنوان گناه و امر حرام معرّفى شده است.

در اينجا به بخشى از آيات و رواياتى كه مربوط به اين دو واقعيّت است اشاره مى‏كنيم:

ادامه »

 2 نظر

ولايت و رهبرى در اسلام‏

14 اسفند 1390 توسط ثریا

پاسداران حريم ولايت علوى در بنياد نهج البلاغه كه تا كنون منشأ آثار و بركات معنوى و تربيتى در جامعه اسلامى بوده، و با كمال اخلاص به نشر فرهنگ والاى الهى از زبان مولاى عارفان، شمع شبستان قلب عاشقان محبوب كاملان، مقصود بينايان، امير مؤمنان صلوات اللَّه عليه اقدام كرده‏اند، و در اين جهت كتب و نشريات و جزوات و مقاله‏هاى بسيار ارزنده و پرمايه‏اى در راه اعتلاى روح انسان منتشر نموده‏اند، با ارسال صفحه‏اى نورانى مشتمل بر بيست عنوان در مسئله با عظمت رهبرى و ولايت در حيات انسان از ديدگاه نهج البلاغه از اين بى بضاعت خواسته بودند در توضيح يكى از آن عناوين مقاله‏اى را تقديم بدارم من فكر كردم عنوان «ولايت را» كه مشترك در همه عناوين است تا جائى كه در خور توان من است بااستمداد از آيات الهى و نهج البلاغه عظيم ترجمه كنم، باطن ولايت الهام‏بخش من شد كه اين حقيقت عظيمه را در چهار بخش تقديم عزيزان كنم:

ادامه »

 نظر دهید »

حقيقت تشهّد

14 اسفند 1390 توسط ثریا

 

ا

مام صادق عليه السلام در اين باب، سخن از تشهّد و حقيقت آن و اين كه عبد بايد چگونه تشهّد بگويد و چسان ظاهر و باطنش با تشهّد هماهنگ شود و اين كه اين كلمات و الفاظ و اقوال فقط و فقط نشانه‏اى و علامتى جهت هدايت به مفاهيم و حقايق است و خود اين الفاظ هدف نيست، بلكه وسيله‏اى براى رسيدن و رساندن به اصل مقصود كه خداى متعال و اجراى اوامر اوست سخن به ميان آورده است.

ادامه »

 نظر دهید »

محبوب ترين راهها به سوى خدا دو قطره است

09 اسفند 1390 توسط ثریا

قال على عليه السلام : من احب السبل الى الله قطرتان : دموع فى جوف الليل و قطرة دم فى سبيل الله .

محبوب ترين راهها به سوى خدا دو قطره است :

يكى قطره اشكى كه در دل شب از خوف خدا از ديدگان جارى گردد.

ديگرى قطره خونى كه در راه خدا بر زمين ريخته شود.

 

 

 2 نظر

آيا بايد دنيا را سرزنش كرد؟

08 اسفند 1390 توسط ثریا

حصرت علي (ع) وقتى كه شنيد مردى دنيا را نكوهش مى كند، چنين فرمود:  
 
اى كسى كه دنيا را نكوهش مى كنى و حال آنكه فريفته نيرنگهاى او هستى و به دروغهايش دلباخته اى . آيا هم فريفته دنيا هستى و هم نكوهشش مى كنى آيا تو او را گناهكار مى شمارى يا او تو را گناهكار مى شمارد اين دنيا از كى عقل از سرت ربود و سرگردانت نمود از كى فريبت داد آيا به جايى كه پدرانت به خواب مرگ رفته اند و پوسيده اند تو را فريفته يا به آنجا كه مادرانت در خاك سرد غنوده اند چه بيمارانى را، با دستهايت تيمار داشتى و چه دردمندانى را پرستارى كردى . برايشان شفا طلبيدى و از پزشكان ، اوصاف بيماريشان را پرسيدى . نه داروى تو بى نيازشان كرد نه گريه هايت سودشان بخشيد. نه ترس تو فايدتى در بر داشت نه به خواست خود رسيدى و نه ، به نيروى خويش ، بيمارى از آنان دور ساختى . دنيا، براى تو از او نمونه اى ساخت كه مرگ او مرگ تو را ماند. دنيا براى كسى كه گفتارش را راست انگارد، سراى راستى است و براى كسى كه حقيقت آن را دريابد، سراى عافيت است و براى كسى كه از آن براى آخرتش توشه برگيرد، سراى توانگرى است و براى كسى كه از آن پند پذيرد، سراى اندرز و موعظه است .
دنيا نمازگاه دوستان خداست ، مصلاى ملايكه خداست ، محل نزول وحى خداست ، بازارگاه دوستان خداست كه در آن كسب رحمت كنند و سودشان بهشت است . پس چه كسى دنيا را نكوهش مى كند، در حالى كه ، دنيا خود نداى فراق در داده و خود و اهل خود را به نيستى هشدار داده محنت و بلايى را كه خود بدان گرفتار است ، نمونه محنتها و بلاهاى آخرت گردانيد و به شادمانى خود آنان را به شادمانى آخرت راه نمود شب با تندرستى گذشت و بامدادان در سختى فراز آمد. هم ترغيب كند و هم بترساند، هم بيم دهد و هم هشدار. پس ، فردا كه روز پشيمانى است ، گروهى نكوهشش كنند و جمعى در قيامت بستايندش . زيرا دنيا به يادشان آورد و آنان نيز به ياد آورند، با آنان سخن گفت ، سخنش را راست شمردند. اندرزشان داد اندرزش را پذيرا آمدند.

منبع: نهج البلاغه

 

 1 نظر

عجله كار شيطان است مگر در چند مورد

08 اسفند 1390 توسط ثریا

بزرگان دين گفته اند: عجله كار شيطان است مگر در چند مورد
1- وقت نماز كه رسيد بايد عجله نمود كه وقت فضيلت آن نگذرد.
2- در دفن ميت بايد در صورت امكان عجله نمود.
3- در مورد دختر شوهر دادن در صورت امكان بايد شتاب كرد.
4- در اداى قرض بايد عجله نمود.
5- وقتى مهمان وارد خانه شد در غذا و طعام دادن به او بايد عجله نمود.
6- اگر گناهى از شخصى سرزد بايد در توبه عجله نمايد.

 1 نظر

درس های اخلاقی مرحوم ایت الله العظمی بها الدینی (1)

08 اسفند 1390 توسط ثریا

 

حكمت‌های‌ جاری

‌جوانی‌ و نشاط‌ موقت‌، بالاخره‌ از انسان‌ گرفته‌ می‌شود و دیگر از لذات‌ دنیا نمی‌تواند استفاده‌ كند، ولی‌ همیشه‌ از لذات‌ روحانی‌ بهره‌مند است‌. انسان‌ باید خود را به‌ آن‌ لذات‌ برساند. لذات‌ روحانی‌ نصیب‌ زبان‌ هرزه‌ و چشم‌ هرزه‌ نمی‌شود. باید خود را اصلاح‌ كرد. از مبادی‌ شروع‌ كنید. اگر خود را در حد خودتان‌ اصلاح‌ كنید، با همان‌ می‌فهمید كه‌ خدایی‌ هست‌. «م"ا اَخْلَصَ عَبْدٌ لِلّهِ عَزَّوَجَلَّ أَرْبَعینَ صَب"احاً إِلاّ” جَرَتْ یَن"ابِیعُ الْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلی‌” لِس"انِهِ» ؛ اگر چهل‌ روز مرد خدا شدید، در قلب‌ شما حكمت‌ جاری‌ می‌شود. اگر از تخیلات‌ شیطانی‌ و اوهام‌ صرف‌نظر كردید و مرد خدا شدید به‌ این‌ نائل‌ می‌شوید. اگر در قلب‌ حكمت‌ پیدا شد، در لسان‌ و زبان‌ هم‌ حكمت‌ پیدا می‌شود. اگر قلب‌ جهنمی‌ باشد، زبان‌ و دست‌ و پا و چشم‌، همه‌ جهنمی‌ است‌. قلب‌ كه‌ مورد افاضات‌ الهی‌ است‌، غیر از قوای‌ دماغیه‌ است‌. اگر قلب‌ اصلاح‌ شد، اگر به‌ طور كامل‌ هم‌ نائل‌ نشدید، فی‌ الجمله‌ نائل‌ می‌شوید. خداوند همه‌ را موفق‌ كند كه‌ خود را اصلاح‌ كنید. خداوند همه‌ را به‌ لطف‌ خود هدایت‌ كند و ایمان‌ عطا كند تا از مكتب‌ اسلام‌ كمال‌ استفاده‌ را ببرید.

منبع: سایت  تبیان

 1 نظر

مفاسد و انحرافات اجتماعی (سخنان امام خمینی در این زمینه )

08 اسفند 1390 توسط ثریا

به نام خدا

 

*انبيا مثل يك طبيبي بودند كه مي خواستندجامعه را  اصلاح كنند .
* اگر انحراف اخلاقي نباشد، هيچ يك از اين سلاح هاي جنگي به حال بشر ضرر ندارد .
* آن چيزي كه دارد اين سياره ما را در سراشيبي انحطاط قرار مي دهد ، انحراف اخلاقي است .
* آنكه فاسد مي كند جامعه را، و دست از فسادش بر نخواهد داشت ،او را بايد از جامعه جدا كرد ؛ او يك غده    سرطاني است كه جامعه را فاسد مي كند .
* نجات معتاد نجات يك فرد نيست ، نجات اسلام است .
* اين وظيفه شرعي نيست كه كسي نسبت به مسلماني اهانت كند، از برادر ديني بد گويي نمايد ؛ اين حب دنيا و حب نفس است، اين تلقينات شيطان است كه انسان را به اين روز سياه مي نشاند .
* اذيت مسلم و آزار مؤمنين از بزرگترين گناهان کبیره است

منبع:نرم افزار ماه جماران

 نظر دهید »

مناجات در وصیت نامه شهدا

07 اسفند 1390 توسط ثریا
شهید دکتر مصطفی چمران متولد سال 1311محل تولد تهران محل شهادت دهلاویه سال‌1360:

«بگذارید بند بندم از هم بگسلد، هستی ام در آتش درد بسوزد و خاکسترم به باد سپرده شود،
باز هم صبر می‌کنم و خدای بزرگ خود راعاشقانه می‌پرستم.
آرزو داشتم که شمع باشم، سر تا پا بسوزم و ظلمت را مجبور به فرار کنم.
به کفر و طمع اجازه ندهم بر دنیا تسلط یابد.»
 نظر دهید »

اشتباه خوارج در تفسیر از شعار" لا حکم الا لله" چه بود؟

06 اسفند 1390 توسط ثریا

امام علی(ع) در بخشی از خطبه40 نهج البلاغه اشاره به شعار لا حُکْمَ إلاّ للهِِ، کرده مى فرماید: «این سخن حقّى است که معنى باطلى از آن اراده شده است»، (یا به تعبیر دیگر: سخن حقّى است که آنها آن را از مفهوم اصلیش تحریف کرده اند، و در راه ضلالت گام نهاده اند)؛ (کَلِمَةُ حَقٍّ یُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ).
سپس در توضیح این سخن جمله کوتاه و پرمعنایى بیان مى کند، و مى فرماید: «آرى حکم مخصوص خدا است ولى این گروه مى گویند: امارت و حکمرانى و ریاست بر مردم مخصوص خدا است». (نَعَمْ إِنَّهُ لاحُکْمَ إِلاَّ للهِِ ولکِنَّ هؤُلاءِ یَقُولُونَ: لاَ إِمْرَةَ إِلاّ لِلّهِ).
خطاى بزرگ خوارج در این بود که آنها شعار «اِنِ الْحُکْمُ إِلاّ للهِِ»، را که برخاسته از قرآن بود چنین تفسیر مى کردند که هرگونه «حکمیت و داورى» و «حاکمیت»، یعنى حکمرانى در میان مردم مخصوص خداست، و به همین دلیل با مسأله حکمیت مخالفت کردند و آن را نوعى شرک شمردند، چرا که براى غیر خدا حقّ حکومت و داورى قرار داده شده است!
بدیهى است اگر حکمیت و داورى مخصوص خدا باشد، باید حکمران میان مردم نیز خدا باشد، بنابراین اصل حکومت باید از بین برود و به تعبیر امروز «آنارشیسم» و بى حکومتى جاى آن را بگیرد و محاکم و دادگاهها نیز از میان برداشته شود، چرا که در همه آنها انسانها به داورى مى پردازند.
آنها مى خواستند به پندار خود «توحید حاکمیت الله» را زنده کنند و از شرک نجات یابند، ولى بر اثر نادانى و تعصّب و جهل در پرتگاه هرج و مرج و نفى داورى و حکمرانى بر جوامع انسانى سقوط کردند و گرفتار توهّمات کودکانه اى شدند که براى حفظ توحید باید هرگونه داورى و حکمرانى را نفى کنند، ولى هنگامى که دیدند براى گروه خودشان سرپرست و امیرى لازم است، به باطل بودن این توهّم پى بردند، هر چند لجاجت که از لوازم جهل و نادانى است به آنها اجازه بازگشت نداد!
امّا خوشبختانه گروه عظیمى از آنان با سخنان بیدارگر امام (علیه السلام) در میدان جنگ نهروان بیدار شدند و توبه کردند و به سستى افکارشان پى بردند.
به هر حال امام (علیه السلام) در این خطبه بر این نکته تأکید مى کند که بدون شک حاکم و قانونگذار و تشریع کننده اصلى احکام، خداست; حتّى اجازه داورى و حاکمیت بر مردم نیز باید از سوى او صادر شود، ولى این بدان معنى نیست که خداوند خودش در دادگاهها حاضر مى شود و در میان مردم داورى مى کند، یا رشته حکومت بر مردم را خود در دست مى گیرد و فى المثل به جاى رئیس جمهور و امیر و استاندار عمل مى کند و یا فرشتگان خود را از آسمانها براى این کار مبعوث مى دارد!
این سخن واهى و نابخردانه اى است که هر کس اندک شعورى داشته باشد، آن را بر زبان جارى نمى کند، ولى متأسفانه خوارج لجوج و نادان، طرفدار این سخن بودند و لذا با على (علیه السلام) مخالفت کردند و گفتند: چرا مسأله حکمیت را پذیرفته اى؟!
بعضى از شارحان نهج البلاغه گفته اند: «خوارج مدعى بودند که حکمیت اجازه الهى مى خواهد، و باید در قرآن به این معنى تصریح شده باشد، در حالى که قرآن چنین اجازه اى را به کسى نداده است، و شاید به همین دلیل بعضى از بزرگان اسلام،(1) براى نفى سخن خوارج به آیه شریفه مربوط به حکمیت در اختلافات خانوادگى استناد جسته اند; آنجا که مى فرماید: (وَ إنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَیْنِهِما فَابْعَثُوا حَکَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَکَمَاً مِنْ أهْلِها إنْ یُریدا اِصْلاحاً یُوَفِّقِ اللهُ بَیْنَهُما إنَّ اللهَ کانَ عَلیماً خَبیراً); و هر گاه از جدایى و شکاف میان آن دو (دو همسر) بیم داشته باشید یک داور از خانواده شوهر و یک داور از خانواده زن انتخاب کنید اگر آن دو داور تصمیم به اصلاح داشته باشند، خداوند به توافق آنها کمک مى کند، زیرا خداوند دانا و آگاه است.(2)
هنگامى که چنین موضوع کوچکى که پیامدهاى محدودى دارد باید از طریق داورى حل شود، چگونه کارهاى مهمى که اگر اختلافاتش باقى بماند هرج و مرج در صحنه اجتماع پدید مى آید و همه چیز به هم مى ریزد، با حکمیت حل نشود؟!
و نیز به همین دلیل جمعى معتقدند که امیرمؤمنان على (علیه السلام) با اصل مسأله حکمیت در مقطع خاصى مخالف نبود، بلکه با شخص حَکَمها مخالف بود و آنها را شدیداً نفى مى کرد.(3)

پی نوشت:

(1). علامه خویى، در جلد 4، شرح نهج البلاغه، صفحه 183، به این معنى اشاره کرده است، از تاریخ کامل ابن اثیر نیز استفاده مى شود که ابن عباس نیز در برابر خوارج به این آیه استناد جست (کامل ابن اثیر، جلد 3، صفحه 327).
(2) . سوره نساء، آیه 35.
(3) . گرد آوری از: پیام امام علی(ع)، حضرت آیت الله مکارم شیرازی، جلد2، ص 432.

www.makaremeshirazi.org

 نظر دهید »

چهار حدیث درباره آزمندی

05 اسفند 1390 توسط ثریا

 

بردگی آزمند

 

اَلْحَریصُ عَبْدُ الْمَطامِعِ.(46)

* * *

انسان حریص ، برده آزمندى ها [ى خود] است .

* * *

منبع :شرح غررالحكم ، ج 1، ص 165.

فرجام آزمندی

اَلطّامِعُ فى وَثاقِ الذُّلِّ.(47)

* * *

شخص آزمند، در بند خوارى است .

* * *

منبع:نهج البلاغه ، ح 217، ص 1186. .

همیشه فقیر

اَلْحَریصُ فَقیرٌ وَلَوْ مَلَكَ الدُّنْیا بِحَذافیرِها.(48)

* * *

آزمند همواره فقیر است هر چند تمام دنیا را مالك شود.

* * *

منبع:شرح غررالحكم ، ج 2، ص 39.

خطر بی خردی

اَكْثَرُ مَصارِعِ الْعُقُولُ تَحْتَ بُرُوقِ الْمَطامِعِ.(49)

* * *

لغزشگاه خرد، بیشتر در زیر برق طمع است .

* * *

منبع:نهج البلاغه ، ح 210.

 

 نظر دهید »

حاجت خواستن از خدا

02 اسفند 1390 توسط ثریا
 
من مواعظ النبي صلى الله عليه وآله وسلّم:
الحوائجُ الى اللّه وأسبابها فَاطْلُبوها الى اللّه بهم فمن أعطاكموها فخذوها عن اللّه بصبر.


در اين حديث نقش اسباب و علل طبيعى در مورد حوائج انسان به طور برجسته‏اى مورد توجه قرار گرفته است.
كلمه «بهم» با ضمير جمع ذوى‏العقول اشاره به اين دارد كه بسيارى از حوائج ما توسط انسان‏ها برآورده مى‏شود. لكن در عين آن كه انسان نيازهاى خود را از اسباب طبيعى (كه اكثراً انسان‏ها هستند) بدست مى‏آورد بايد در وراء آنها ذات اقدس الهى را ببيند و از او بداند.
رفتن سراغ اسباب بى‏توجه به خدا، كار ناقصى است و رفتن در خانه خدا بى‏اعتناء به اسباب هم، كار ناقصى است، هر دو را بايد با هم جمع كرد و براى رسيدن به حوائج بايد از صبر كمك گرفت.
(تحف العقول صفحه 48)
 نظر دهید »

اخلاق به بایدها و نبایدها کار ندارد ، به بودها و نبودها کار دارد «آیت‌الله العظمی عبدالله جوادی‌آملی»

01 اسفند 1390 توسط ثریا

کسی که جهان را آفرید قوانین حلال و حرامش را نیز از طریق وحی به پیامبران می گوید و اگر ما بخواهیم از زبان فقه سخن بگوییم این است که کدام چیز حلال است و کدام چیز حرام است اما از زبان اخلاق میگوییم ظالم هیزم جهنم است.

 

رشوه حرام است زیر میزی حرام است این حرام ها بحث فقهی است، اما اخلاق کاری به این بایدها و نبایدها ندارد، به بودها و نبودها کار دارد. اخلاق میگوید رشوه سم است و در قیامت به بعضیها سم می خورانند این سم همان رشوه است. پس باطن رشوه سم است و این کار در فقه حرام است، اما اخلاق که از فقه دقیقتر و عمیقتر است ثابت میکند که باطن رشوه سم است و این سم زندگی انسان را می سوزاند.

 

اخلاق نمیگوید به دیگری تهمت نزن، میگوید تیغ نخور. بنابراین اخلاق غیر از روضه خوانی و مجلس وعظ است. اخلاق هم ضعف قانون را ترمیم میکند و هم روابط خانوادگی را تامین و هم رابطه خود با خودمان را تنظیم میکند و هم رابطه خود با خدا را برقرار میکند.

 

انسان دو لایه دارد یک لایه خود انسان که حیوانی است و دیگری که از سوی خدا به او امانت داده اند لایه انسانیت است. باید لایه خود که حیوانی است را تنظیم کنیم لایه انسانیت چراغ ماست و امورداخلی –پراکندگی-وهم و خیال-شهوت و غضب را تنظیم و هدایت میکند و این لایه بعنوان چراغ به ما امانت داده شده است، اما گروهی هستند که این چراغ و لایه انسانیت را فراموش کرده اند خود انسانیت رافراموش کرده اند و قرآن نیز می گوید اینها خود را فراموش کرده اند پس ما باید خودمان را حفظ کنیم حرفی نزنید که از جلال شما کم شودبرده کسی نشوید بندگی محض وظیفه ما در مقابل خداست.

 

امروز در کشورمان هر خدمت و ثوابی مسولین انجام دهند اول ثواب آن در کارنامه امام راحل بعد شهدا بعد هم جانبازان ثبت میشود.

منبع : ابنا

 نظر دهید »

مهرباني با مهمانان خداي مهربان

01 اسفند 1390 توسط ثریا

يكي از وظايف و مسئوليت‌هاي سنگين و بسيار مهم مؤمن، اين است كه ديگر مؤمنان و مسلمانان را ارج نهد و به آنان احترام نمايد، وجودشان را گرامي بدارد و از اهانت به ايشان و سبك شمردنشان جداً بپرهيزد.

زائر حرم الهي بايد به طور ويژه به رعايت اين مسئله مهم در حقّ ديگران اهتمام ورزد و همه را، چه كوچك‌تر از خود و چه بزرگ‌تر و مسن‌تر از خويش، گرامي بدارد و در هر موقعيتي از اكرام به آنان دريغ نورزد.

زائر بايد به اين معنا توجه كند كه ديگر زائران علاوه بر اين كه مؤمن و مسلمانند، مهمان خدا هستند، و در ضيافت الله شركت دارند و بايد از اكرام و احترام بيشتري برخوردار باشند.

زائر بايد افراد كم‌سن‌تر از خود را كم گناه‌تر بداند و مسن‌تر از خود را در عبادت و بندگي مقدم بر خويش قلمداد كند؛‌ بدين‌ ترتيب احترام و اكرام به كوچك‌تر از خود و مسن‌تر از خويش را واجب اخلاقي بداند و در بزرگداشت همه آنان ذره‌اي كوتاهي ننمايد.

اكرام به مؤمن و احترام به ديگران، گاهي با يك سخن و كلام نيكو تحقق مي‌يابد؛ چنان كه از حضرت صادق (عليه السلام) روايت شده:

« مَنْ قَالَ لِأَخِيهِ الْمُؤْمِنِ مَرْحَباً كَتَبَ اللَّهُ تَعَالَي لَهُ مَرْحَباً إِلَي يَوْمِ الْقِيَامَةِ»؛

«كسي كه به برادر مؤمنش بگويد: خوش آمدي، [خداوند به تو رفاه و گشايش عنايت كند]، خداوند متعال تا قيامت براي او خوش آمد و گشايش در كارهايش ثبت مي كند».

و باز آن حضرت مي‌فرمايد:

« مَنْ أَتَاهُ أَخُوهُ الْمُسْلِمُ فَأَكْرَمَهُ فَإِنَّمَا أَكْرَمَ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ»؛

«كسي كه برادر مسلمانش نزدش آيد و او به برادر مسلمانش احترام بگذارد، بي‌ترديد به خداي عزوجل احترام گذاشته است».

امام صادق (عليه السلام) درباره نيكوكاري به اسحاق بن عمار فرمود:

«اي اسحاق!‌تا جايي كه قدرت داري به دوستان من نيكي كرده، با آنان به اكرام و احترام برخورد كن؛ مؤمن اگر به مؤمن نيكي كند و او را در امورش كمك نمايد، با اين عملش به صورت ابليس لطمه مي‌زند و قلب آن دشمن مكار را از اندوه دائم پرمي‌كند».

نصيحت در لغت به معناي خيرخواهي نسبت به ديگران و موعظه حسنه براي هدايت آنان است.

اهل تحقيق و لغت شناسان در معناي نصيحت مي‌گويند:

مراد از نصيحت مؤمن به مؤمن، ارشاد و هدايت او به مصالح دين و دنياي اوست؛ و نصيحت، تعليم معالم دين به اوست؛ اگر نسبت به معالم جاهل باشد و بيدار كردن اوست، اگر در خواب غفلت به سرمي‌برد؛‌ نصيحت، دفاع از مسلمان و آبروي اوست؛ ‌نصيحت، گراميداشت مؤمن در جواني و پيري اوست؛ نصيحت، ترك حسد و دغلي و فتنه نسبت به مؤمن، دفع ضرر از او و جلب منفعت به سوي اوست.

اگر طرف مقابل نصيحت‌پذير نباشد، بايد با حوصله، بردباري و مدارا با او رفتار كند تا نصيحت‌پذير شود و اگر به امر دين و مسائل الهي تن‌ در ندهد، به صورت مشروع او را امر به معروف و نهي از منكر كند تا به دايره دين بازگردد و خير دنيا و آخرتش تأمين شده، هماي سعادت و خوشبختي برسرش بنشيند و به صف مؤمنان بپيوندد.

مسئله نصيحت و خيرخواهي در اسلام از جايگاه بسيار مهمي برخوردار است، تا جايي كه در روايات اهل‌بيت (عليهم السلام) فصل خاصي به آن اختصاص يافته است.

از امام ‌باقر (عليه السلام) روايت‌ شده كه پيامبر اسلام (صلّي الله عليه وآله) فرموده است:

«لِيَنْصَحِ الرَّجُلُ مِنْكُمْ أَخَاهُ كَنَصِيحَتِهِ لِنَفْسِهِ»؛

«خيرخواهي و نصيحت شما نسبت به برادر مؤمن بايد به گونه‌اي باشد كه گويا براي خودتان در مقام خيرخواهي هستيد».

امام صادق (عليه السلام) در ضمن روايتي در باب خيرخواهي مي‌فرمايد:

«يَجِبُ لِلْمُؤْمِنِ عَلَي الْمُؤْمِنِ أَنْ يُنَاصِحَهُ»؛

«بر مؤمن واجب است كه نسبت به مؤمن خيرخواه باشد».

«يَجِبُ لِلْمُؤْمِنِ عَلَي الْمُؤْمِنِ النَّصِيحَةُ لَهُ فِي الْمَشْهَدِ وَالْمَغِيبِ»؛

«بر مؤمن واجب است كه خيرخواه مؤمن در حضور و در غيابش باشد».

…………………..

پایگاه خبری اهل بیت (ع)

 نظر دهید »

گمان نکن زرنگی کرده ای

18 بهمن 1390 توسط ثریا

وقتى عمل، صالح است كه حقوق و حدود خدا محفوظ بماند. اگر چشمت یك نگاه بد بكند توى سرت مى‏خورد، خیال نكن! الآن نمى‏فهمى. این‏ها این آثار را دارد. گمان نكن زرنگى كرده‏اى و به محرمات الهى نگاه مى‏كنى و فردا خبرى نیست.

گفتاری از آیه الله بهاء الدینی

………………………………………………………………………………………………………………………………….

صیانت از سرمایه‏ ها

قرآن مى‏گوید: همه شما سرمایه‏تان را از دست داده‏اید، ورشكسته هستید، نیرو و چشم و دست از دست رفته است. اگر ایمان و عمل صالح دارى، به درد مى‏خورد. آن‏ها كه ایمان به خدا پیدا كردند و عمل صالح انجام دادند، اگر چشم را از دست دادند، در برابر آن ایمان قلبى دارند؛ ولى گمان نكنید كه همه اعمال ما صالح است، هزار عیب دارد.

معلوم نیست كه همه اعمال صالح باشد. تمام شرق و غرب مشغول فعالیت هستند، ولى این فعالیت كتك هم مى‏خواهد، این كشور را آتش بزن، آن یكى را آتش بزن.

همه مشغولند ولى عمل، صالح نیست. آدم ریاكار مى‏خواهد در اعمالش ریاكارى كند. این كه عمل صالح نیست. این عمل از تو یك شیطان تربیت مى‏كند.

با این اعمال و ریاكارى‏ها از آدمیت فاصله پیدا مى‏كنى. الا الذین ءامنوا و عملوا الصالحات.

انبیا و اولیا، توفیقات داشتند. آن‏ها مثل ما نبودند كه با چهار تا سلام حواسمان پرت شود، با چهار تا دست‏بوسى خیال كنیم خبرى هست. اگر همه جهان هم دست تو را ببوسند، همان موجودى كه بوده‏اى، هستى.

اگر دروغگو بودى، همان دروغگویى. وقتى عوض مى‏شوى كه دروغ‏ها كنار گذاشته شود، خیانت‏ها نباشد، بازى‏گرى‏ها همه تعطیل شود.

تو یك آدم بازى‏گرى بوده‏اى و حالا اگر همه دنیا دست تو را ببوسند، مى‏خواهى بگویى من بازیگر نیستم؟ وقتى بازیگر نیستى، كه خودت را بسازى. باید دست از هوى و هوس بردارى، بنده شیطان نباشى.

تو مقاومت از شیطان خیلى بالاتر است. چرا این قدر بیچاره هستى؟ اگر خودسازى كردى، دروغ نمى‏گویى، معصیت خدا ندارى، تجاوز به حقوق دیگران نمى‏كنى.


مراعات حقوق


این همه اختلافات حقوقى براى چیست؟ براى این است كه سرقت شده است، حق تضییع شده است. منتها نتوانسته است یك كشورى را بخورد، یك مغازه یا خانه یا مزرعه را خورده است.

این معنایش این نیست كه بهتر از آمریكا هستى. تو بیش از این هنر نداشتى! هنر تو این بود كه خانه مردم را به او ندهى. بیش از این زورت نرسیده است.

نه این كه آدم خوبى هستى. آدم بدى هستى. منتها قدرت تو در همین حدود بوده است كه خانه‏اى غصب كنى، باغى را غصب كنى، مزد یك كارگرى را بخورى.

زورت به كارگر مى‏رسد. كارگر را تا مزدش را به او ندهى خستگى او در نمى‏رود. ولى یك جور بازى سر او درمى‏آورى. امروز او را رد مى‏كنى، فردا هم رد مى‏كنى.

این، عمل صالح نیست. وقتى عمل، صالح است كه حقوق و حدود خدا محفوظ بماند. اگر چشمت یك نگاه بد بكند توى سرت مى‏خورد، خیال نكن! الآن نمى‏فهمى. این‏ها این آثار را دارد. گمان نكن زرنگى كرده‏اى و به محرمات الهى نگاه مى‏كنى و فردا خبرى نیست. این كار از تو یك شیطانى تربیت مى‏كند كه فردا سوسمار هم مى‏خورى.

خداى تعالى همه را آگاه كند و همه را موفق كند، كه خود را بسازد، نگاهش به مردم نباشد كه مردم ما را سلمان مى‏دانند. اگر باطن تو یك گرگ باشد و تمام شرق و غرب هم به تو نظر سلمان كنند، تو گرگ هستى. مگر وقتى كه خودت را به طورى بسازى كه گرگ نباشى، شیطنت نكنى، قلدرى نكنى و این، توفیقات الهى مى‏خواهد.


منابع:

کتاب سلوک معنوی

 2 نظر

پرتویى از خورشيد سامرّا

11 بهمن 1390 توسط ثریا

گاهى آدمى با ديدن يك حقيقت، آن چنان شيفته و شيدا مى‏شود كه ناگزير از راه و رسم و باورهاى قبلى خويش دست مى‏كشد و به آن حقيقتى كه قلبش را تسخير كرده، دل و جان مى‏سپارد.
به عبارت ديگر، حلول آنى يك حقيقت، تأثير شگرف در جسم و جان آدمى مى ‏گذارد و تا مرحله انقلاب «قلبى» و «درونى»، او را به پيش مى‏ برد. و اين، خواه ناخواه، تحوّل عظيمى در زندگى فردى و اجتماعى انسان ايجاد مى‏ كند.
شايسته است براى سنجش حدّ و مرز اين دگرگونى، به نكات زير توجّه كنيم:

ادامه »

 نظر دهید »

امام حسن عسكري عليه السلام فرمود:

11 بهمن 1390 توسط ثریا

همانا خداوند متعال، حجّت و خليفه خود را براي بندگانش الگو و دليلي روشن قرار داد، همچنين خداوند حجّت خود را ممتاز گرداند و به تمام لغت ها و اصطلاحات قبائل و اقوام آشنا ساخت و أنساب همه را مي شناسد و از نهايت عمر انسان ها و موجودات و نيز جريات و حادثه ها آگاهي كامل دارد و چنانچه اين امتياز وجود نمي داشت، بين حجّت خدا و بين ديگران فرقي نبود.
«الكافي، ج 1، ص 519، ح 11»

 نظر دهید »

مناظره امام حسن عسگري(ع) با اسحاق كندي

11 بهمن 1390 توسط ثریا
تناقض در قرآن؟!

«ابن شهر آشوب» می‎نویسد: «اسحاق كندی» كه از فلاسفه اسلام و عرب به شمار می‎رفت و در عراق اقامت داشت،[1] كتابی تألیف نمود بنام «تناقض‎های قرآن!» او مدت‎های زیادی در منزل نشسته و گوشه نشینی اختیار كرده و خود را به نگارش آن كتاب، مشغول ساخته بود. روزی یكی از شاگردان او به محضر امام عسگری ـ علیه‎السّلام ـ شرفیاب شد. هنگامی كه چشم حضرت به او افتاد، فرمود:
«آیا در میان شما مردی رشید وجود ندارد كه گفته‎های استادتان «كندی» را پاسخ گوید؟»
یكی از شاگردان عرض كرد: «ما همگی از شاگردان او هستیم و نمی‎توانیم به اشتباه استاد اعتراض كنیم.»
امام فرمود: «اگر مطالبی به شما تلقین و تفهیم شود، می‎توانید، آنرا برای استاد خود نقل كنید؟»
شاگرد گفت: «آری.»
امام فرمود: «از اینجا كه برگشتی به حضور استاد برو و با او به گرمی و محبّت رفتار نما و سعی كن با او انس و الفت پیدا كنی، هنگامی كه كاملاً انس و آشنایی به عمل آمد، به او بگو: «مسأله‎ای برای من پیش آمده است و آن اینكه آیا ممكن است گوینده قرآن از گفتار خود معانی ای غیر از آنچه شما حدس می‎زنید اراده كرده باشد؟»
او در پاسخ خواهد گفت: بلی، ممكن است چنین منظوری داشته باشد. دراین هنگام بگو: شما چه می‎دانید، شاید گوینده قرآن معانی دیگری غیر از آنچه شما حدس می‎زنید، اراده كرده باشد و شما الفاظ او را در غیر معنای خود به كار برده‎اید؟ امام در اینجا اضافه كرد. او آدم باهوشی است، طرح این نكته كافی است كه او را متوجه اشتباه خود كند.»
شاگرد به حضور استاد رسید و طبق دستور امام رفتار نمود تا آنكه زمین برای طرح مطلب مساعد گردید: سپس سؤال امام را به این نحو مطرح كرد.
«آیا ممكن است گوینده‎ای سخنی بگوید و از آن مطلبی اراده كند كه به ذهن خواننده نیاید؟ و به عبارت دیگر: مقصود گوینده چیزی باشد مغایر با آنچه در ذهن مخاطب است؟»
فیلسوف عراقی با كمال دقت به سؤال شاگردش گوش داد و گفت: «سؤال خود را تكرار كن.»
شاگرد سؤال را تكرار نمود.
استاد تأملی كرد و گفت: «آری، هیچ بعید نیست، امكان دارد كه چیزی در ذهن گوینده سخن باشد كه به ذهن مخاطب نیاید و شنونده از ظاهر كلام گوینده چیزی بفهمد كه وی خلاف آن را اراده كرده باشد.»
استاد كه می‎دانست شاگرد او چنین سؤالی را از پیش خود نمی‎تواند مطرح نماید و در حدّ اندیشه او نیست، رو به شاگرد كرد وگفت: «تو را قسم می‎دهم كه حقیقت را به من بگویی، چنین سؤالی از كجا به فكر تو خطور كرد؟»
شاگرد: «چه ایرادی دارد كه چنین سؤالی به ذهن خود من آمده باشد؟»
استاد: «نه تو هنوز زود است كه به چنین مسائلی رسیده باشی، به من بگو این سؤال را از كجا یاد گرفتی؟»
شاگرد: «حقیقت این است كه «ابو محمد» (امام حسن عسكری ـ علیه‎السّلام ـ) مرا با این سؤال آشنا كرد.»
استاد: «اكنون واقع را گفتی، سپس افزود: چنین سؤالهایی تنها زیبنده این خاندان است.
[2]»
آنگاه استاد با درك واقعیّت و توجه به اشتباه خود، دستور داد آتشی روشن كردند و آنچه را كه به عقیده خود درباره «تناقض‎های قرآن» نوشته بود تماماً سوزاند!


[1] . فیلسوفی كه چنین كتابی نوشته بوده، پسر اسحاق كندی به نام «یعقوب» بوده است و نه خود اسحاق. وی معاصر با سه نفر از خلفای عباسی یعنی مهدی، هادی و هارون الرشید بوده است. (تاریخ فلاسفه الاسلام فی المشرق و المغرب تالیف محمد لطفی جمعه، المكتبه العلمیه، ص1)
[2] . الأن جئتَ بالحقّ و ما كانَ لِیَخْرُجَ مثلُ هذا الاّ مِن ذلك البیت.


ابن شهر آشوب، «المناقب»جلد4، ص424
 2 نظر

بررسي تطبيقي مفاهيم اخلاقي

08 بهمن 1390 توسط ثریا

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحيم

آن چه پيش‌رو داريد گزيده‌اي از سخنان حضرت آيت‌الله مصباح‌يزدي (دامت‌بركاته) در دفتر مقام معظم رهبري است كه در تاريخ 21/10/90 ايراد فرموده‌اند. باشد تا اين رهنمودها بر بصيرت ما بيافزايد و چراغ فروزان راه هدايت و سعادت ما قرار گيرد.

مقدمه

در جلسه گذشته به برخي از گرايش‌هاي اخلاقي و عرفاني اشاره کرديم و هر کدام را به طور مختصر مورد مناقشه قرار داديم تا سرنخي باشد براي دوستاني که طالب‌ پي‌گيري اين‌گونه مسايل هستند. در ميان مکاتب اخلاقيِ مطرح در محافل دانشگاهي دنيا، مفاهيمي کليدي به چشم مي‌خورد که من به جاي نقد و بررسي يکايک آن مکاتب به همين مفاهيم کليدي اشاره مي‌کنم تا ميزان تناسب آن‌ها با مفاهيم اسلامي روشن شود. در بحث گذشته با همين روش مفهوم لذت و سعادت را بررسي کرديم و عرض کرديم که ارزش‌هاي اخلاقي اسلام از طرفي لذت را نفي نمي‌کنند و از طرف ديگر خواهان سعادت انسان هستند و عمل به دستورات اخلاقي را موجب رسيدن به سعادت مي‌دانند. تفاوت ديدگاه اسلامي با ديدگاه انديشمندان مکاتب بشري غالبا در محدوده ديد آن‌هاست. اين انديشمندان تنها محدوده کوچکي را مي‌بينند و افق‌هاي دوردست و بلندتر را نمي‌بينند. مثلاً يکي از قديمي‌ترين مکاتب اخلاقي، ملاک ارزش‌ را سعادت مي‌داند، اما سعادت را فقط در زندگي دنيا جستجو مي‌کند. از ديدگاه اسلام، انسان طالب سعادت است و بايد به سعادت خويش برسد، اما اين مکاتب بشري سعادت را در دايره دنيا محدود مي‌کنند و به بخش عظيمي از زندگي انسان که حياتي ابدي اوست توجهي ندارند! نظير اين تفاوت در بينش در ساير مفاهيم هم وجود دارد که در اين جلسه به برخي از اين مفاهيم کليدي اشاره مي‌کنم.

ادامه »

 نظر دهید »

چه كسي عاقله بنا به گفته ي امام رضا(ع)؟

03 بهمن 1390 توسط ثریا
[تصویر:  23582173218170213158974919327932325226142.jpg]
عن الرّضا علیه‎السلام:
لا یتـم عَقل إمـرء مُسلـم حتـّى تكونَ فیه عَشر خِصـال، اَلخیــرُ مِنـهُ مـأمــُول، وَ الشّر منهُ مأمـُون، یَستكثِر قلیلُ الخیر مِن غیره، وَ یَستقل كَثیرُ الخیر مـِن نفسه، لا یسام من طلب الحـوائج الیه، ولا یمل مـن طلب العلـم طول دهره، الفقر فى الله احبّ الیه مِن الغنى، و الذّل فى الله احب الیه مـن العز فى عدوه، و الخمـول اشهى الیه من الشهره، ثـم قال علیه‎السلام العاشرة و ما العاشرة؟، قیل له: ما هى؟ قال علیه‎السلام: لایرى احدا إلا قال: هو خیر منى و اتقى.

ادامه »

 1 نظر

مؤلفه های بندگان نیک خدا از لسان امام رضا (ع)

03 بهمن 1390 توسط ثریا

از امام رضا علیه السلام پرسیده شد بندگان خوب خدا چه کسانی هستند، فرمود: کسانی که هنگامی که کار نیکی انجام می دهند شاد می شوند، و اگر مرتکب کار بدی شوند، استغفار می کنند و هنگامی که درباره آنان بخششی می شود سپاسگزار می شوند، و چون به بلیه ای گرفتار شوند شکیبایی می ورزند، و زمانی که به خشم آورده می شوند گذشت می کنند.

علی بن شعیب گفته است: به خدمت ابی الحسن الرضا علیه السلام رسیدم.

به من فرمود: ای علی، از مردم کدام کس زندگی را نیکوتر می گذراند؟

عرض کردم: ای سرور من شما از من بدین داناترید.

فرمود: آن کس که بهبود زندگی دیگری را جزیی از زندگی خود قرار دهد.

سپس فرمود: ای علی چه کسی زندگی را بدتر از همه می گذراند؟

عرض کردم: شما داناترید.

ادامه »

 1 نظر

درس معیشت از امام رضا "تقدیر و میانه روی در زندگی "

03 بهمن 1390 توسط ثریا

امام رضا علیه السلام می‎فرماید:

« لا یستكمل عبد حقیقه الایمان حتی تكون فیه خصال ثلاث: التفقه فی الدین و حسن التقدیر فی المعیشه، و الصبر علی الرزایا (1) ؛ تا سه خصلت در انسان نباشد، حقیقت ایمان او كمال نباید: ژرف شناختن دین، اندازه داشتن در زندگی و پایداری در مصیبت‎ها.»
از شاخه‎های اصل محدودیت در مصرف، تقدیر در (معیشت) زندگی است. این اصل، در كلمات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امامان علیهم السلام فراوان آمده است، و به معنای اندازه داشتن در هزینه، و حساب كردن امور زندگی، و برقراری هماهنگی میان نیازها و چگونگی برآورد آنها است؛ یعنی رعایت اصل حیاتی نظم و انضباط اقتصادی است. این اصل از برنامه‎های اساسی اقتصادی و تربیتی در اسلام است. افراد جامعه اسلامی باید دارای تربیتی اقتصادی باشند، و زندگیشان برنامه داشته باشد، و مصرف مواد و كالاها باید در چهارچوب محاسبه و مدیریت انجام گیرد.

ادامه »

 1 نظر

سياست ها و تدابير امام علي بن موسي الرضا(ع) از نگاه مقام معظم رهبري (دامه بركاته)

03 بهمن 1390 توسط ثریا

1. هنگامى كه امام را از مدينه به خراسان دعوت كردند آن حضرت فضاى مدينه را از كراهت و نارضايى خود پر كرد، به طورى كه همه كس در پيرامون امام يقين كردند كه مامون با نيت‏سوء حضرت‏را از وطن خود دور مى‏كند، امام بد بينى خود به مامون را با هر زبان ممكن به همه گوشها رساند، در وداع با حرم پيغمبر، در وداع با خانواده‏اش، در هنگام خروج از مدينه، در طواف كعبه كه براى وداع انجام مى‏داد، با گفتار و رفتار با زبان دعا و زبان اشك، بر همه ثابت كرد كه اين سفر، سفر مرگ اوست، همه كسانى‏كه بايد طبق انتظار مامون نسبت‏به اوخوش‏بين و نسبت‏به امام به خاطر پذيرش پيشنهاد او بدبين مى‏شدند در اولين لحظات اين سفر دلشان از كينه مامون كه امام عزيزشان را اين‏طور ظالمانه از آنان جدا مى‏كرد و به قتلگاه مى‏برد لبريز شد.

ادامه »

 1 نظر

رضاي متقين

03 بهمن 1390 توسط ثریا

  انسان راضي در چنين مرحله اي رنج و درد آسيبها را کاملاً درک کرده و آن را احساس مي نمايد امّا بدان راضي است؛ بلکه به بلا و آسيبها گرايش داشته و عقلاً خواهان آن مي باشد؛ اگر چه طبعاً از آن بيزار است؛ امّا چون هدف اين است که به ثواب و قرب الهي نائل گردد و وارد بهشتي شود که گستره آن، فاصله ميان آسمان و زمين را تشکيل مي دهد ـ بهشتي که براي متقين آماده شده است ـ تن به بلا و مصيبت مي دهد حتي بدان عقلاً راغب مي باشد مانند کسي که طبق دستور طبيب حاذقي بايد عمل جراحي بر روي او انجام گيرد و صلاح و سلامت او از راه همين جراحي صيانت مي گردد.

پايگاه فرهنگي مذهبي امام رضا

 اين بيمار مي داند که اين جراحي با درد و رنج همراه است امّا به چنين درد و رنجي راضي و بلکه بدان راغب است تا سلامت خود را به دست آورده و حتي از جرّاح ـ به خاطر همين درد و رنجي که بر او وارد مي سازد ـ سپاسگزار است.

منبع:كتاب رهنمود هاي اخلاقي امام رضا

 1 نظر

اثرات خواندن نماز شب از ديدگاه امام رضا (ع)

03 بهمن 1390 توسط ثریا

در کتاب «فقه الرضا» آمده است که:
«حافظوا علي الصلاة الليل، فانها حرمة الرب، تدر الرزق و تحسن الوجه و تضمن رزق النهار و طولوا الوقوف في الوتر؛ فانه روي: من طول الوقوف في الوتر، قل وقوفه يوم القيامة؛  بر نماز شب و تهجد، مراقبت و مداومت کنيد؛ زيرا که نماز شب، احترام به ساحت اقدس پروردگار است؛ آن موجب افزايش روزي مي‏گردد و چهره‏ها را زيبا مي‏سازد و رزق آن روز را ضمانت مي‏کند. در نماز وتر درنگ و وقوف بسيار کنيد؛ زيرا که در حديث آمده است که: هر کس در نماز وتر خود، درنگ بسيار کند، وقوف و درنگ او در محشر و روز قيامت، اندک خواهد گشت».



اي خوشا آن دل که پرتوگاه اوست‏
ساحت آن در، گذار راه اوست‏

اي خوش آن دل دو زلف جان‏پذير
بر در و ديوارش افشاند عبير

خوشتر آن صاحبدلي کاندر طلب‏
منتظر باشد در دل روز و شب‏

در «عيون اخبار الرضا» آمده است که از امام رضا عليه‏السلام پرسيدند: از چه رو شب زنده‏داران مؤمن، خوش سيماتر از ديگران‏اند؟ فرمود: «لانهم خلوا بربهم، فکساهم من نوره؛ به جهت اين که آنان با پروردگار خويش خلوت مي‏کنند و خداوند آنان را، با جامه‏اي از نور پوشانده است».
چه شده است ما را که با دانستن اين همه فضايل و ارزش‏هاي «نماز شب»، باز در خماري خواب سياه، گرفتاريم؟ چه شده است، ما را که قساوت دل را از حد گذرانده‏ايم و از قافله‏ي عاشقان، غافل و عقب مانده‏ايم؟ زهي روسياهي! زهي بيچارگي! زهي ناداني! و چه خوب گفته است، صاحب «ارشاد القلوب» احوال ما درماندگان را که:
«اي برادر! شب و روز بيهوده نمي‏گذرد؛ بلکه از گذشتنش، نقص به عمر آدميان وارد مي‏شود و اين شب و روز، ساعت و لحظاتي است. پس اگر به لهو و لعب پرداختي و گفتي: لحظه‏ي ديگر به ذکر و نماز مشغول مي‏شوم (؟!) بدان که روز را به غفلت گذرانيده‏اي و هرگاه شب فرارسد و تو همه‏ي آن را به خواب رفتي، از جمله‏ي آن کساني هستي که در شب و روز، هيچ خيري در او نيست و هرکس چنين باشد مردنش بهتر است از زنده بودنش؛

زيرا قلبش مرده است و هر کس قلبش مرده باشد، خيري در حيات بدان او نيست. اي برادر! بيدار باش که بيشتر عمرت در غفلت و خواب گذشت و غنيمت بدان باقيمانده‏ي عمر خود را و قيامت را فراموش مکن تا عاقبت به خير باشي…
اي برادر! هوشيار باش و تلافي کن آنچه را که از تو فوت شده است. بسيار بر خود گريه کن به خاطر اين که موفق نمي‏شوي که به پروردگارت توجه کني و به سوي او روي آوري.
عتاب کن نفس اماره‏ي خود را و قبول نکن عذرهايش را در ترک بيداري در شب؛ زيرا عذرهايش همه دروغ است و اگر رنج بيداري يک ساعت از شب را به خود هموار سازي، به يک راحت و نعمتي هميشگي خواهي رسيد؟».

شد گاه وصل دلدار، قم ايها المزمل‏
آمد زمان ديدار، قم ايها المزمل‏

وقت سفر رسيده، يعني سحر رسيده‏
بيدار باش بيدار، قم ايها المزمل‏

در خلوت شبانه، با دلبر يگانه‏
نجوا بود سزاوار، قم ايها المزمل‏

(حسن‏زاده‏ي آملي)
نمونه‏ي کامل شب زنده‏داران و نماز شب خوان‏ها، حضرت علي بن موسي الرضا عليه‏السلام است. ابراهيم بن عباس مي‏گويد:
«کسي را نديدم که از علي بن موسي الرضا عليه‏السلام برتر باشد. هرگز به کسي جفا نمي‏نمود، سخن کسي را قطع نمي‏کرد، خواسته‏ي افراد

را بي‏جواب نمي‏گذاشت، هيچ‏گاه پاهايش را مقابل کسي دراز نمي‏کرد و در حضور کسي تکيه نمي‏داد.
در شب کم مي‏خوابيد و اکثر شب‏ها تا سحرگاه بيدار بود. کار نيک و صدقه‏ي پنهاني را بسيار دوست مي‏داشت و نوعا چنين کارهايي را در شب تاريک انجام مي‏داد». .
هم‏چنين درباره‏ي آن حضرت آمده است:
«هميشه با وضو بود و شب‏ها به عبادت مي‏پرداخت. وضو مي‏گرفت و نماز مي‏خواند و مقدراي استراحت مي‏کرد. در پي اين استراحت کوتاه، ديگر باره برمي‏خواست و وضو مي‏گرفت و به نماز شب مي‏ايستاد و باز هم اندک استراحتي مي‏کرد. سپس برمي‏خاست و تا صبح همين گونه بود؛ يعني، تا صبح مشغول عبادت و مناجات بود. بعد از اين که نماز صبح را در اول وقت مي‏خواند به سجده مي‏رفت و سر برنمي‏داشت تا آفتاب بلند مي‏شد».

 

منبع:كتاب وصال دوست

 1 نظر

ذکری که معجزه می کند ! ! !

02 بهمن 1390 توسط ثریا

شما هم حكایت های بسیاری درباره آیه مشهور «وجعلنا من بین ایدیهم… » شنیده اید اما داستان روزهای دفاع مقدس خواندنی تر است «وجَعلنا مِن بین ایدیهِم سَدا و مِن خَلفِهم سَدا، فاغْشَیناهُم فهَم لایبُصِرون»؛» برابرشان دیواری کشیدیم و در پشت سرشان دیواری و بر چشمانشان نیز پرده ای افکندیم تا نتوانند دید». داستانش را حتما شنیده اید؛ مشركانی كه بارها برای قتل پیامبر اسلام(ص) برنامه ریخته بودند، در شب هجرت(لیله المبیت) ناكام ماندند، حضرتش را ندیدند و…


آیه نهم سوره« یس » مشهورتر از آن است كه بتوان در چند جمله ناقص و پاراگراف وامانده، تعریفش كرد و از اثراتش نوشت؛ آشناتر از آن است كه بشود توضیحش داد و خاطره ها تعریف كرد.  شما هم حداقل یكی دو باری با تاثیراتش مواجه شده اید؛ برای ورود به محدوده طرح ترافیک (!)، پنهان ماندن از چشم پلیس در جاده ها و بزرگراه ها، فرار از مقابل دیدگان آنكه نمی خواهید، مشخص نشدن یك اشتباه ناگهانی و بسیاری خاطرات روزمره كه با یك مراجعه به گذشته یادتان می آید اما داستان این آیه و استفاده از آن در روزهای دفاع مقدس فرق می کرده است. خاطره هایی كه می خوانید، حكایت اعجازهای باوركردنی این آیه در روزهای دفاع مقدس است؛ خاطره هایی كه بسیاری از آنها تاكنون مغفول و ناگفته مانده است.  كاش روزی فرا برسد كه همه ناگفته های جنگ روایت شوند.

اجی مجی لا ترجی

شاعر بسیجی و دلسوخته اهل بیت(ع)مرحوم آقاسی راوی یکی از این خاطرات است:

« … شب بود. سکوت مرگباری منطقه فاو را در بر گرفته بود. انتهای خط من به همراه یکی دیگر از بسیجیان (رضا) درون سنگر به نگهبانی نشسته بودیم. جلوی سنگر ما کانال نسبتا مخروبه ای قرار داشت که سمت چپ آن را آب و سمت راستش را نیزار فرا گرفته بود. همین طور که داخل سنگر مشغول نگهبانی بودیم، ناگهان رضا به من گفت:

مثل اینکه از درون کانال صدای پا می آید.

ادامه »

 2 نظر

خطبه امام علی(ع)، هنگام وداع با پیامبر

02 بهمن 1390 توسط ثریا

و من کلام له علیه السلام قاله و هو یلی غسل رسول الله ، صلی الله علیه و آله ، و تجهیزه :

بابی انت و امی یا رسول الله لقد انقطع بموتک مالم ینقطع بموت غیرک من النبوه والانباء و اخبار السماء خصصت حتی صرت مسلیا عمن سواک ، و عممت حتی صار الناس فیک سواء و لولا انک امرت بالصبر  و نهیت عن الجزع ، لانفدنا علیک ماء الشؤون  و لکان الداء مماطلا والکمد محالفا ، و قلا لک  ولکنه ما لا یملک رده ، و لا یستطاع دفعه بابی انت و امی اذکرنا عند ربک ، واجعلنا من بالک


هنگامى كه رسول خدا (ص) را مى شست و كفن مى كرد، گفت:


“پدر و مادرم فدایت باد، با مرگ تو رشته اى برید كه در مرگ جز تو- كس چنان ندید- پایان یافتن دعوت پیامبران و بریدن خبرهاى آسمان، چنانكه- مرگت- دیگر مصیبت زدگان را به شكیبایى واداشت و همگان را در سوكى یكسان گذاشت، و اگر نه این است كه به شكیبایى امر فرمودى، و از بیتابى نهى نمودى، اشك دیده را با گریستن بر تو به پایان مى رساندیم. و درد همچنان بى درمان مى ماند، و رنج و اندوه، هم سوگند جان، و این زارى و بیقرارى در فقدان تو اندك است، لیكن مرگ را باز نتوان گرداند، و نه كس را از آن توان رهاند. پدر و مادرم فدایت، ما را در پیشگاه پروردگارت به یاد آر و در خاطر خود نگاه دار!”

نهج البلاغه، خطبه 226


 1 نظر

مؤ من و علمى که از خود به یادگار مى گذارد

01 بهمن 1390 توسط ثریا

در کتاب امالى از حضرت رسول الله (ص ) نقل شده است که فرمود: مؤ من وقتى که از دنیا رفت ، و از خود یک صفحه بجا گذاشته باشد که در آن علمى باشد، آن صفحه روز قیامت سپرى مى گردد بین او و بین آتش ‍ دوزخ و خداوند متعال به هر حرفى که در آن صفحه باشد، شهرى به هفت مرتبه وسیعتر از دنیا، به او عطا مى فرماید، و هر مؤ منى که ساعتى در نزد عالمى براى (طلب علم ) بنشیند پروردگار عزوجل به او ندا کند که نشستى پیش دوستم ؟ قسم به عزت و جلالم تو را با او ساکن بهشتم گردانم و هیچ باکى ندارم .

منبع: زهر الربیع ، ج دوم

 1 نظر

چراغ عقل

29 دی 1390 توسط ثریا

علی علیه السلام می‏فرماید :

” چرا مردم اگر در شب تاریک آنها را بر سر سفره‏ای بنشانند ، تا چراغ را روشن

نکنند دست به غذا دراز نمی‏کنند و اما اگر بر سر سفره فکری‏ بنشینند هیچ در

اندیشه نمی‏شوند که چراغ عقل را روشن کنند تا با چشم‏ بصیرت ببینند این غذای

روحی که وارد روحشان می‏شود چه نوع غذایی است ”



اللهم عجل لولیک الفرج

یا صا حب الزمان ادرکنی



تالار گفتمان قرآنی

 4 نظر

غفلت از ذكر خدا

25 دی 1390 توسط ثریا

 و من يعش عن ذكر الرّحمن نقيّض له شيطاناً فهو له قرين.

هر كس از ياد خدا رويگردان شود شيطان را به سراغ او مي‌فرستيم و همواره قرين او باشد.«زخرف ، 36»

 

همنشين شياطين!

  يكي از آثار مرگبار دلبستگي به دنيا كه بيگانگي از خدا است سخن مي‌گويد.

مي‌فرمايد: هر كس از ياد خدا روي‌گردان شود شيطاني را به سراغ او مي‌فرستيم، و همواره با او قرين خواهد بود! «و من يعش عن ذكر الرحمن نقيض له شيطاناً فهو له قرين»

آري غفلت از ذكر خدا و غرق شدن در لذات دنيا، و دلباختگي به زرق و برق آن، موجب مي‌شود كه شيطاني بر انسان مسلط گردد و همواره قرين او باشد، و رشته‌اي در گردنش افكنده، (مي‌برد هر جا كه خاطر خواه او است).

بديهي است جاي اين ندارد كه كسي تصور جبر از اين آيه كند، چرا كه اين نتيجه‌ اعمالي است كه خود آنها انجام داده‌اند بارها گفته‌ايم اعمال انسان مخصوصاً غرق شدن در لذات دنيا و آلوده شدن به انواع گناهان، نخستين تأثيرش اين است كه پرده بر قلب و چشم و گوش انسان مي‌افتد او را از خدا بيگانه مي‌كند و شياطين را بر او مسلط مي‌سازد و تا آنجا ادامه مي‌يابد كه گاهي راه بازگشت به روي او بسته مي‌شود چرا كه شياطين و افكار شيطاني از هر سو او را احاطه مي‌كنند و اين نتيجه‌ عمل خود انسان است هر چند نسبت آن به خداوند نيز به عنوان (سبب الاسباب) بودن صحيح مي‌باشد اين همان چيزي است كه در‌آيات ديگر قرآن به عنوان (تزيين شيطان) (فزين لهم الشيطان اعمالهم)[1]يا ولايت شيطان (فهو وليهم اليوم)[2] تعبير شده است.

قابل توجه اين كه كلمه‌ (نقيض) با توجه به مفهوم لغوي آن هم دلالت بر استيلاء شياطين دارد و هم قرين بودن آنها، در عين حال جمله‌ (هوله قرين) بعد از آن آمده تا اين معني را تأكيد كند كه شياطين از اين گونه افراد هرگز جدا نمي‌شوند.

تعبير به (رحمان) اشاره‌ لطيفي است به اين كه آنها چگونه از خدايي كه رحمت عامش همگان را فرا گرفته روي گردان مي‌شوند، و از ياد او غافل مي‌‌گردند؟

آيا چنين كساني جز اين سرنوشتي مي‌توانند داشته باشند كه همنشين شياطين، و محكوم فرمان آنها گردند.

بعضي از مفسران احتمال داده‌اند كه (شياطين) در اينجا معني وسيعي دارد كه حتي شياطين انس را شامل مي‌شود و آن را اشاره به (رؤسا و سردمداران ضلالت) دانسته‌اند كه مستولي و مسلط بر غافلان از ياد خدا مي‌شوند و با آنها قرين هستند و اين توسعه بعيد نيست.[3]

 

پي نوشت ها:

 

 

[1] . نحل / 63.

[2] . نحل / 63.

[3] . نمونه، ج 21، ص 64 ـ 65.

 

انتشار : پایگاه اطلاعات قرآنی و مذهبی/م/

 نظر دهید »

سخنی از امام حسن (ع)

23 دی 1390 توسط ثریا

امام حسن(ع) می فرماید :
تعجب‌ مى‌كنم‌ از كسانيكه‌ در غذاى‌ جسم‌ خود فكر مى‌كنند ولى‌ در امور معنوى‌ و غذاى‌ جان‌ خويش‌ تفكر نمى‌كنند. شكم‌ را از طعام‌ مضر حفظ مى‌كنند ولى‌ در روح‌ و روان‌ خويش‌ افكار پليد و پستى‌ را وارد مى‌كنند . بحار الانوار، ج‌ 1 ، ص‌
218

 1 نظر

اهمیت نماز جماعت

20 دی 1390 توسط ثریا


واقیموالصلوة و اتوا الزكوة و اركعوا مع الراكعین.

و نماز را برپا دارید، و زكات بپردازید و با ركوع كنندگان ركوع كنید. (1)

قرآن كریم دستور داده تا مسلمانان نماز را به بهترین و زیباترین شكلش، كه جماعت است بخوانند.

حتی در قبل از اسلام، در ادیان گذشته نیز، نماز جماعت مورد تأكید خداوند بوده است.

روایات اسلامی در پاداش و ارزش نماز جماعت فراوان است.

ادامه »

 1 نظر

توصیه های الهی به جوانان

20 دی 1390 توسط ثریا

قرآن كریم:


نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیكَ نَبَاَهُمْ بِالْحَقِّ اِنَّهُمْ فِتْیَةٌ آمَنوا بِرَبِّهِمْ وَ زِدْناهُمْ هُدىً؛(1)

ما خبر آنان (اصحاب كهف) را بر تو درست حكایت مى‏كنیم، آنان جوانانى بودند كه به پروردگارشان ایمان آورده بودند و ما بر هدایتشان افزودیم. 

سوره كهف، آیه 13 .

امام صادق علیه‏السلام :

عَلَیكَ بِالأَحداثِ فَإِنَّهُم أسرَعُ إلى كُلِّ خَیرٍ ؛(1)

جوانان را دریاب، زیرا كه آنان سریع‏تر به كارهاى خیر روى مى‏آورند.

كافى، ج 8، ص 93، ح 66 .

ادامه »

 نظر دهید »

عواقب سستی در نماز از لسان فاطمه الزهرا(س):

20 دی 1390 توسط ثریا

 1ـ خداوند، بركت را از عمرش میگیرد،
 2ـ خداوند، بركت را از رزق و روزیاش میگیرد،
 3ـ خداوند، سیمای صالحین را از چهره اش محو میكند،
 4ـ هر كاری كه بكند بدون پاداش خواهد ماند،
 5ـ دعایش مستجاب نخواهد شد،
 6ـ برایش بهره ای از دعای صالحین نخواهد بود،
 7ـ ذلیل خواهد مُرد،
 8ـ گرسنه جان خواهد داد،
 9ـ تشنه كام خواهد مرد، به طوری كه اگر با همه نهرهای دنیا آبش دهند، تشنگیاش برطرف نخواهد شد،
 10ـ خداوند، فرشته ای را برمیگزیند تا او را در قبرش ناآرام سازد،
 11ـ قبرش را تنگ گرداند،
 12ـ قبرش تاریك باشد،
 13ـ خداوند فرشته ای را برمیگزیند تا او را به صورتش به زمین كشد، در حالی كه خلایق به او بنگرند،
 14ـ به سختی مورد محاسبه قرار گیرد،
 15ـ و خداوند به او ننگرد و او را پاكیزه نگرداند و او را عذابی دردناك باشد

پایگاه گوهران معصوم

 1 نظر

اخلاق فردی و اجتماعی در كلام نور امام حسین (ع)

20 دی 1390 توسط ثریا

یكی از ارزشها ، راستی و راستگویی است، و دروغ یكی از ضد ارزشها و مانع تكامل روح انسانی است، كه امام(ع) رهنمود داد:

” راستگویی عزت است و دروغگویی عجز و ناتوانی .

 راز ، امانت است و همسایگی خویشاوندی ، یاری و كمك صداقت و پاكدلی است و كار و عمل تجربه، و اخلاق نیك عبادت است، و سكوت زینت و آرایش ، و طمع و آزمندی فقر و گدایی است، و بخشش، بی نیازی و مدارا كردن، نشانه عقل است.

برخی از ارزشهای اخلاقی

امام حسین(ع) در یكی از سخنرانی های اخلاقی خود، برخی از ارزشهای اخلاقی را به ارزیابی گذاشت، تا مردم زندگی فردی و اجتماعی خود را تنظیم كنند.

ادامه »

 نظر دهید »

حسین (ع) ، ملاك ارزیابی اعمال

20 دی 1390 توسط ثریا

عشق به حضرت سیدالشهداء علیه السلام زمانی كامل و منسجم است كه با رویكردی عالمانه نسبت به مقام و منزلت او و اهداف انقلاب سرخ و دین سبزش همراه باشد. پس باید او را شناخت تا عشق به او نیز حاصل آید.
اما به راستی می توان حسین (ع) را شناخت و فهمید كه او كه بود، چه بود و چه كرد؟ چه كسی می تواند با جرات ادعای معرفت او را بنماید. تنها راهی كه در این راستا متصور و معقول است بهره گیری از نور روایات است كه انسان هرگاه با نظر دقیق و علمی به فهم روایات نائل شود و به درك فقه الروایة برسد، آن گاه در حد فهم و ادراك خود می تواند اشراق شمس وجود آن حضرت را بر دل خود سرازیر ببیند. راستی مگر می توان حسین (ع) و بلكه ائمه هدی را از غیر طریق خدا و رسول و اهل بیت او شناخت؟ هرگز كه چنین امری از دایره تفكر هر متفكری بیرون است. اكنون به روایاتی چند از معصومین (ع) در فضیلت این معصوم مظلوم اشاره می رود:

ادامه »

 1 نظر

چرا خداوند بین مخلوقاتش تفاوت قرار داده است؟ آیا این ظلم نیست؟

15 دی 1390 توسط ثریا

در پاسخ به این سوال باید بگوییم :آن چیزی که باعث ظلم است تبعیض است نه تفاوت.
انگشتهای یک دست با هم تفاوت دارند اما این ظلم نیست چون هرکدام نقش ویژه ای دارند.

سلول استخوان با سلول چشم فرق میکند اما این بی عدالتی وظلم نیست، چنانکه قطر تیرآهن وستونها در طبقه های پایین یک ساختمان بیشتر از طبقات بالایی است.
ـ میان تبعیض و ظلم فرق وجود دارد. تبعیض یعنی در شرایط مساوی میان افراد و موجودات فرق بگذاریم اما تفاوت مربوط به شرایط مختلف است. مثلا :اگر تمام شاگردان یک کلاس به طور مساوی درس استاد را فرا گرفته اند و معلم میان نمره آنان فرق بگذارد این تبعیض وظلم است، اما اگر تفاوت نمره های معلم به خاطر تفاوت آشنایی ویادگیری شاگردان با درس باشد مانعی ندارد.
ـ وجود تفاوتهای حکیمانه در آفرینش رمز خداشناسی است چنانچه قرآن در سوره روم می فرماید:
و من آیاته خلق السموات والارض واختلاف السنتکم والوانکم۱ یعنی اختلاف زبانها ورنگهای شما انسانها ،نشانه قدرت خداست.
اگر یک نقاش ،هر روز یک نقاشی تکراری و یا یک معمار تنها یک طرح ساختمانی ارائه بدهد یا شاعری تنها یک نوع شعر بسراید،این نشانه ضعف ومحدودیت آنهاست،اما اگر کسی هر روز و هر ساعت طرحی نو داد و چیز متفاوتی را خلق کرد، این دلیل بر قدرت بالای اوست.
ـ تفاوتها رمز شکوفایی کمالات در مخلوقات وانسانهاست وباعث رشد جوامع انسانی میشود.
ما برای ساخته شدن جامعه در ابعاد مختلف ،احتیاج به انسانهایی با مهارتها واستعدادهای متفاوت داریم .

۱-سوره روم آیه ۲۲
۲-منبع اعتقادات استاد قرائتی

 نظر دهید »

حکایت پاسداری امام حسین علیه السلام از اهل بیت در روز عاشورا

15 دی 1390 توسط ثریا

نوشته اند اباعبدالله علیه السلام در واقعه کربلا حملات خود را از نقطه ای انتخاب کرده بود که نزدیک خیام حرم باشد. به دو منظور: یکی اینکه می دانست دشمنان چقدر نامرد و غیر انسانند و این مقدار حمیت ندارند که لااقل بگویند ما با حسین علیه السلام طرف هستیم، پس متعرض خیمه ها نشویم. می خواست تا جان در بدن دارد، تا رگ گردنش می جنبد، کسی متعرض خیام حرمش نشود. حمله می کردند، از جلو او فرار می کردند، ولی زیاد تعقیب نمی کرد، برمی گشت تا خیام حرمش مورد تعرض قرار نگیرد. منظور دیگر اینکه می خواست تا زنده است اهل بیتش بدانند که او زنده است. لذا نقطه ای را مرکز قرار داده بود که صدایش به آنها می رسید. وقتی که بر می گشت و در آن نقطه می ایستاد، فریاد می کرد: «لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم» فریاد حسین علیه السلام که بلند می شد اهل بیت سکونت خاطری پیدا می کردند. می گفتند آقا هنوز زنده است.

ادامه »

 1 نظر

نقش خانواده در گرایش کودکان و نوجوانان به نماز

14 دی 1390 توسط ثریا

با توجه به ارزش و قداست خانواده در می‏یابیم که: خانه، اولین مدرسۀ تربیت اخلاقی و دینی است و کودک به تدریج بر اساس مشاهدات روزمره، پایه‏های اخلاقی خود را پی‏ریزی می‏کند. در محیط خانه کودک تعالیم خوب و بد را فراگرفته و  زیربنای اخلاقی او شکل می‏گیرد. کودک مثال نهال تازه‏ای است که هر طور او را پرورش دهیم، رشد می‏کند و  نیز آنچه را که  بطور منظم در محیط خانه می‏بیند، نسبت به آن انس پیدا می‏کند. مشاهده آداب دینی و عبادات مذهبی بویژه نماز که در شبانه‏روز بطور منظم از  طرف بزرگترها در محیط خانه رخ می‏دهد، در ذهن و روان کودک نقش می‏بندد.

با توجه به حس تقلیــد کودک، مشاهده می‏شود که او با شروع سال دوم زندگی، از حرکــات والدین تقلیــد می‏کند. اگر انجـام این حرکات با نوازش و تشویق والدین همراه باشد، بر رغبت کودکان می‏افزاید. وقتی مادر چادر نماز بر سر می‏گذارد و به نماز می‏ایستد، دختر4 ساله دوان دوان به سراغ چادر یا روســـری خود رفته و آن را بر سر می‏کشد و مانند مادرش به رکوع و سجود می‏رود.

اگر مادر پس از اتمام نماز یک شکلات یا هدیه به کودک دهد، سبب تقویت روحیه نماز خواندن در کودک می‏شود. وقتی کودک بزرگتر می‏شود، از رفتن به کلاس‏های مذهبی‏ای که بصورت قصه و زبان ساده  دین را توضیح دهد، استقبال می‏کند. بنابراین به والدین توصیه می‏شود زندگی انبیاء و داستان‏هایی در مورد نماز را برای کودک خود بازگو کنند.


وقتی کودک خردسال بر اساس تقلید و الگوبرداری از والدین و دیگران، خود به رکوع و سجود می‏رود و حرکات و افعال یک نمازگزار را انجام می‏دهــد و بر اثر تقویت و تشویق، میل و گرایش به نماز در او نیرومند می‏شود، می‏توان اقامه نماز به صورت جماعت را در او قــوت بخشـید. والدینی که اهل عبادت و نمـاز هسـتند، مواقعی که اقوام دور هم جمع می‏شوند، نماز را به جماعت در خانه برگزار نمایند و با خوش رویی، فرزندان خود را به نماز دعوت کنند. به تـــدریج این فـرضیه را می‏توان از منـــزل به مسجد محل کشانید و بدین ترتـیب است که خانواده به نحو احسن می‏تواند فرزند خود را در گرایش به نماز یاری و کمک نماید.

قرآن می‏فرماید: “ان الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر". “نماز انسان را از فحشاء و منکر باز می‏دارد.”


(سورۀ عنکبوت، آیۀ 45)

در جای دیگر می‏فرماید: “اقم الصلاة لذکری". “نماز را برای یاد و توجه من به پا دار.”


(سورۀ طه، آیۀ 14)

و در جای دیگر می‏فرماید: “و انما للکبیرة الاعلی الخاشعین". “نماز بار سنگینی است مگر برای افراد خاشع.”

ادامه »

 1 نظر

اصیلترین راه برای رسیدن به خداوند امامت است

14 دی 1390 توسط ثریا


امامت اصلی‏ترین راه رسیدن به خداوند

 

قرآن مردم را به بهترین راه هدایت می کند و یکی از مهمترین مطلب هدایت قرآن مربوط به امامت می باشد که اصیلترین راه نیز برای رسیدن به خداوند امامت می‏باشد؛  امروزه ما در شرایط خاصی قرار گرفته ایم که از طریق دشمنان خصوصا وهابیت مورد هجمه هستیم  و وهابیت از طرف دشمنان اسلام اجیرشده اند تا وحدت شیعه و سنی را نیز بهم بزنند و تفرقه ایجاد کنند.


تخریب شیعه به وسیله وهابیت


متاسفانه امروزه جوانان ما در مورد مذهب زیاد کار نکرده اند اما وهابیت در این مورد زیاد کار کرده و به شیعه تهمت زده است و به مطالب خود حتی آب و رنگ قرآنی نیز داده است ولی در کل تمام حرفهایشان دروغ است در دعوا که نقل و نبات تقسیم نمیکنند آنها دنبال تخریب شیعه هستند دشمن تخریب میکند و امروز شما نیز پایه های مذهبتان را محکم نکرده اید این دو مطلب مهم باید همواره مورد نظرتان باشد و خیلی مهم است.

ادامه »

 نظر دهید »

امید بخش ترین آیه قرآن

12 دی 1390 توسط ثریا

آیا می دانید امید بخش ترین آیه قرآن کدام

است؟ این مطلب را امام علی (ع) به نقل از

رسول خدا (ص) بیان فرماید: «امید بخش ترین

ادامه »

 2 نظر

آداب گوش سپاری به قرآن

12 دی 1390 توسط ثریا


در آیاتی از قرآن این نکته  مورد تأکید قرار گرفته است که گوش

سپاری و استماع آیات قرآنی خود آدابی داردکه می تواند قدرت

تأثیرگذاری قرآن را افزایش دهد. از جمله این آیات می توان به

سکوت و خاموشی در هنگام قرائت قرآن اشاره کرد که در آیه

۲۰۴سوره اعراف و نیز ۹۲ سوره احقاف بیان شده است. البته

فقیهان و مفسران بر این باورند که سکوت و خاموشی در هنگام

ادامه »

 نظر دهید »

اسراف و بخل ؛ دو الگوی نادرست مصرف

12 دی 1390 توسط ثریا

مقدمه

دنیای امروز، از یک‏سو به سبب افزایش جمعیت و به تبع آن افزایش نیازهای گوناگون انسان‏ها، و از سوی دیگر به دلیل محدودیت منابع طبیعی و استفاده از الگوهای ناصحیح مصرف، با معضلات بسیاری دست به گریبان است. فقر، کاهش میزان آموزش و پرورش، سوء تغذیه، طلاق، فحشا و ایجاد شکاف عمیق بین اقشار غنی و فقیر، از جمله این معضلات هستند.


سال 1388 از سوي مقام معظم رهبري حضرت آيت الله خامنه‌اي ـ مد ظله ـ به عنوان “سال حرکت به سوی اصلاح الگوي مصرف” نام گرفت. امري كه اگر نخبگان و توده جامعه بر اهميت و ضرورت آن واقف شوند می‏توان بر معضلاتی که بدانها اشاره شد ـ حداقل در داخل کشور ـ فائق آییم.


الگوهای نادرست مصرف


یکی از راه‏های اصلاح کردن الگوی مصرف، آگاهی از الگوهای ناصحیح مصرف است.


از شیوه‏های نادرست مصرف که در اسلام به آنها پرداخته شده است می‏توان به “اسراف و تبذیر” و “بخل و تنگ‏نظری” اشاره نمود.


1. اسراف و تبذیر


مقام معظم رهبری در زمینه اسراف فرمودند: “ما در زمينه مصرف و در زمينه هزينه كردن منابع مالي كشور، دچار نوعي بي‌توجهي هستيم كه بايستي آن را تبديل كنيم به يك توجه و اهتمام خاص. ما دچار اسراف هستيم، ما دچار ولنگاري و ولخرجي مصرف هستيم … جامعه ما بايد اين مطلب را به عنوان يك شعار هميشگي در مقابل داشته باشد. چون وضع جامعه ما از لحاظ مصرف وضع خوبي نيست. ما بايد اعتراف كنيم که  عادت‌ها و سنت‌هاي ما، روش‌هاي غلطي است كه از اين و آن ياد گرفته‌ايم. این فرهنگ ما را به زياده‌روي در مصرف ـ به نحو اسراف ـ سوق داده است". (1)

ادامه »

 نظر دهید »

چرا آية الكرسي مي‌خوانيم؟

11 دی 1390 توسط ثریا


حضرت علي عليه‌السلام فرمودند: بر مسلمان لازم است كه شب را به پايان نياورد مگر آنكه آية‌الكرسي را بخواند و اگر مي‌دانستيد كه آية‌الكرسي چيست و در آن چيست، هرگز آن را رها نمي‌كرديد.

آية‌الكرسي نام يك آيه است كه با الله لا اله الا هو الحي القيوم آغاز و با هو العلي العظيم پايان مي‌يابد و دو آيه بعد از آن جزء آية‌الكرسي نمي‌باشد، هر چند در برخي از موارد به خواندن آن‌ها همراه آية‌الكرسي تاكيد شده است.

فضيلت و عظمت
رسول اكرم صلي الله عليه و آله به علي عليه‌السلام فرمودند: “قرآن كلامي برتر و بزرگ است و سوره بقره، سيد قرآن و آية‌الكرسي سيد بقره است. “. سپس فرمودند: “آية‌الكرسي از گنجينه‌اي در زير عرش به من عطا شده است و قبل از من به هيچ پيغمبري چنين عطائي نشده است. “

سفارش به خواندن آية‌الكرسي در روايات

ادامه »

 نظر دهید »

صفات و سجايای حضرت موسی بن جعفر ( ع )

11 دی 1390 توسط ثریا

موسی بن جعفر ( ع ) به جرم حقگويی و به جرم ايمان و تقوا و علاقه مردم زندانی شد . حضرت موسی  بن جعفر را به جرم فضيلت و اينکه از هارون الرشيد در همه صفات و سجايا و فضائل معنوی برتر بود به زندان انداختند . شيخ مفيد درباره آن حضرت مي گويد : ” او عابدترين و فقيه ترين و بخشنده ترين و بزرگ منش ترين مردم زمان خود بود ، زياد تضرع و ابتهال به درگاه خداوند متعال داشت . اين جمله را زياد تکرار مي کرد : ” اللهم انی أسألک الراحة عند الموت و العفو عند الحساب ” ( خداوندا در آن زمان که مرگ به سراغم آيد راحت و در آن هنگام که در برابر حساب اعمال حاضرم کنی عفو را به من ارزانی دار ) . امام موسی  بن جعفر ( ع ) بسيار به سراغ فقرا مي رفت . شبها در ظرفی پول و آرد و خرما مي ريخت و به وسايلی به فقرای مدينه مي رساند ، در حالی که آنها نمي دانستند از ناحيه چه کسی است . هيچکس مثل او حافظ قرآن نبود ، با آواز خوشی قرآن مي خواند ، قرآن خواندنش حزن و اندوه مطبوعی به دل مي داد ، شنوندگان از شنيدن قرآنش مي گريستند ، مردم مدينه به او لقب ” زين المجتهدين ” داده بودند . مردم مدينه روزی که از رفتن امام خود به عراق آگاه شدند ، شور و ولوله و غوغايی عجيب کردند . آن روزها فقرای  مدينه دانستند چه کسی شبها و روزها برای دلجويی به خانه آنها مي آمده است .

 2 نظر

تقوا و عمل؛ تنها راه رسيدن به سعادت و پاداش الهي

10 دی 1390 توسط ثریا

 امام باقر عليه السلام مي فرمايد: «ما تنال ولايتنا الا بالعمل و الورع؛ به ولايت ما نتوان رسيد جز با عمل نيك و پرهيزكاري و دوري از گناه». اكنون چند روايت در تأييد اين مطلب ذكر مي كنيم: طاووس يماني مي گويد: امام سجاد عليه السلام را ديدم كه از وقت عشاء تا سحر به دور كعبه طواف مي كرد و به عبادت مشغول بود. چون خلوت شد و كسي را نديد به آسمان نگريست و گفت: خدايا ستارگان در افق ناپديد شدند و چشمان مردم به خواب رفت و درهاي تو بر روي درخواست كنندگان گشوده است… . طاووس جمله هاي زيادي در اين زمينه از مناجاتهاي خاضعانه و عابدانه آن حضرت نقل مي كند و مي گويد: اما چند بار در خلال مناجات خويش گريست سپس به خاك افتاد و بر زمين سجده كرد. من نزديك رفتم و سرش را بر زانو نهاده و گريستم. اشكهاي من سرازير شد و قطرات آن بر چهره اش چكيد. برخاست و نشست و گفت: كيست كه مرا از ياد پروردگارم مشغول ساخت؟ عرض كردم: من طاووس هستم اي پسر پيامبر. اين زاري و بي تابي چيست؟ ما مي بايد چنين كنيم كه گناهكار و جفا پيشه ايم. پدر تو امام حسين عليه السلام و مادر تو حضرت فاطمه زهرا عليهاسلام و جد تو پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم است (يعني شما چرا با اين نسب شريف و پيوند عالي در وحشت و هراس هستيد؟)

ادامه »

 نظر دهید »

کیفیت حجاب و پوشش حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

29 آذر 1390 توسط ثریا

می خواهیم با نگاهی بر کیفیت حجاب و پوشش حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) به تبیین هر چه بیشتر چگونگی حجاب بپردازیم.

اگر چه عمر شریفه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) از هجده سال تجاوز نکرد، اما در ابعاد مختلف زندگی می تواند الگوی مناسبی برای بانوان باشد. از جمله موارد می توان در مورد حجاب ایشان الگو پذیری داشت. با توجه به منابع تاریخی، پیرامون حجاب حضرت می توان مواردی را به شرح ذیل نام برد:

حضرت در امر حجاب بسیار مواظبت می نمودند، تا آنجا که در مقابل افراد نابینا هم بی مبالاتی نداشتند، مرد نابینایی وارد منزل ایشان شد. حضرت برخاستند و به اتاق دیگر رفتند. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: دخترم! این مرد نابیناست.

حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) فرمودند: پدر اگر چه او مرا نمی بیند، ولی من که او را می بینم و او بوی من را استشمام می کند….

همچنین تا آنجایی که ضرورت نداشت، حضرت از خانه خارج نمی شدند. حتی زمانی هم که حضرت برای ایراد خطبه وارد مسجد شدند و برای احقاق حق و ابطال باطل سخن رانی کردند در عین حفظ حریم و عفت بودند. حضرت امام حسن علیه السلام در کیفیت این حضور حضرت در جمع می فرمایند:

مادرم روسری بر سر نمود و چارقد بلند خود را پوشید … در حال راه رفتن بگونه ای بود که لباسش به پا گیر می کرد (کنایه از این که پوشش کامل رعایت شده بود.) … او در میان زنان انصار از خانه خارج شد… همچون حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم با وقار و متانت حرکت می نمود …

وجود این حالات بیان از اهتمام حضرت به مساله حجاب دارد. حضرت در توصیه ای به زنان می فرماید: آنچه برای زنان نیکو است، آن است که مردان را نبینند و مردان هم ایشان را نبینند. (به این معنی که تا موقعی که لزوم ندارد حضور در جمع مردان معنی ندارد.)

لذا در جایی دیگر می فرمایند: نزدیکترین حالت زن به خدا، موقعی است که در خانه بماند.خلاصه این که توجه حضرت به حجاب تا لحظه مرگ هم ادامه داشت، لذا از کیفیت حمل بدن محترمشان به صورتی که آن موقع مرسوم بود ـ حمل بر تابوت بدون پوشش ـ ابراز نگرانی کردند. لذا به همسر خود وصیت نمودند که تابوتی آماده کند، همان گونه که ملائکه شکل آن را به حضرت نشان داده بودند.

در قضیه فدک نیز شکل خاص حجاب حضرت زهرا را هنگام خروج از منزل این گونه توصیف نموده است :حضرت زهرا(س) هنگام خروج از منزل مقنعه را محکم به سر بستند و جلباب (چادر) را به گونه ای که تمام بدن آن حضرت را می پوشاند و گوشه های آن به زمین می رسید به تن کردند و به همراه گروهی از نزدیکان و زنان قوم خود به سوی مسجد حرکت کردند. (طبرسی الاحتجاج ج ۱ ص ۹۸)

قضیه فوق گویای آن است که حجاب و پوشش بیرون از منزل حضرت در مواجهه با نامحرمان دقیقا همان دو پوشش معروف بانوان در قرآن یعنی خمار(مقنعه ) و جلباب (چادر) بوده است . بنابراین می توان این دو نوع حجاب و پوشش را حجاب و پوشش قرآنی و فاطمی دانست .

منبع: سایت حجابستان

 

 2 نظر

عبادت

29 آذر 1390 توسط ثریا


 



 


«عبادت» پیوند مخلوق با خالق و اوج كمال انسانى و ارج بخشیدن خداوندى است كه نعمات فراوانى به ما عطا كرده است. قرآن كریم، گاه پرستش را هدف آفرینش و گاه عامل نفى سلطه هاى شیطانى، و گاه زمینه  وحى و پیامبرى و … معرفى مى كند. خداوند در این زمینه مى فرماید: «وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُون؛(81) و جن و انس را نیافریدیم جز براى آن كه مرا بپرستند.»

امام حسین علیه السلام عبد صالح خدا بود و تجسم عینى آیات الهى، در عین حال كه پهلوانى بزرگ بود، عابدى تمام عیار و عارفى كامل در پیشگاه الهى بود. از «مصعب زبیرى» روایت شده كه گفت: « حسین علیه السلام با فضیلت و متمسّك به دین بود و نماز و روزه و حج او بسیار بود.»
«عقاد» نیز گوید: علاوه بر نمازهاى پنجگانه نمازهاى دیگر بجاى آورد و علاوه بر روزه  ماه رمضان در ماه هاى دیگر هم روزهائى را روزه مى گرفت و در هیچ سال حج خانه  خدا از او فوت نشد مگر آن  كه ناچار به ترك شده باشد.

امام حسین علیه السلام انس ویژه اى با نماز داشت. چنان كه قبلاً بیان شد از برادرش حضرت اباالفضل خواست یك شب از امویان مهلت بگیرد تا در آن شب فقط به دعا، نماز، تلاوت قرآن و استغفار و راز و نیاز با خدا بپردازد.

در ظهر عاشورا نیز كه تنور جنگ به شدت گرم شده بود،به شخصى كه وقت نماز را به ایشان یادآورى كرد فرمود: «نماز را به یادمان آوردى خدا تو را از نمازگران قرار دهد، بلكه اكنون وقت آن است، از دشمنان بخواهید كه دست از جنگ بشویند تا نمازمان را بخوانیم.» و چون آنان حاضر به این امر نشدند، سعیدبن عبداللَّه حنفى و زهیر بن قین، پاسدارى از جان امام را بر عهده گرفته و در این راه شهید شدند.

 نظر دهید »

حق تلاوت قرآن

28 آذر 1390 توسط ثریا

در قرآن، ایمان آورندگان به این كتاب الهى كسانى معرفى شدند كه حق تلاوت را به جاى آورند: «الَّذِینَ ءَاتَیْنَهُمُ الْكِتَابَ یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُوْلئكَ یُؤْمِنُونَ بِه؛(54) كسانى كه كتاب آسمانى به آن دادیم و آن  را چنان كه باید مى خوانند ایشانند كه بدان ایمان دارند.»

امام صادق علیه السلام درباره  چگونگى رعایت حق تلاوت قرآن مى فرماید: «آیاتش را روشن و شمرده مى خوانند، سعى مى كنند معنایش را بفهمند، احكام و فرامینش را به كار مى بندند و به وعده هایش امیدوارند و از عذابش مى ترسند… به خدا سوگند كه حق تلاوت قرآن به حفظ آیات و پشت سر هم خواندن حروف و كلمات و تلاوت سوره ها و مطالعه حواشى آن نیست…»

امام حسین از كسانى بود كه در گفتار و كردار حق تلاوت قرآن را رعایت كرد از این رو در قسمتى از زیارت نامه اش مى خوانیم: «أشهد أنّكَ…تَلَوتَ الكتاب حَقَّ تِلاوَتِهِ…؛(56) گواهى مى دهم كه تو حق تلاوت قرآن را ادا نمودى» و نیز آن حضرت خدا را به خاطر فراگیرى معناى قرآن و رسیدن به مقام فقاهت دینى حمد و سپاس مى گوید:«اللهم اِنى اَحْمَدُكَ عَلى  ان اَكْرَمْتَنا بِالنَّبُوَّةِ وَ علَّمْتنَا القرآن و فقَّهتَنا فى الدّین.»

 1 نظر

یک نکته از عاشورا

18 آذر 1390 توسط ثریا

مقام معظم رهبری: حضرت سیدالشهدا سلام الله علیه به همه آموخت که در برابر ظلم، در مقابل ستم، در مقابل حکومت جائر چه باید کرد. با اینکه از اول

می دانست که در این راه که می رودراهی است که باید همه اصحاب خودش و خانواده خودش را فدا کند و این عزیزان اسلام را برای اسلام قربانی کند، لکن

عاقبتش را هم می دانست …

علاوه بر این، در طول تاریخ آموخت به همه که راه همین است. از قلت عدد نترسید، عدد کار پیش نمی برد. افراد ممکن است خیلی زیاد باشند لکن در کیفیت ناقص باشند یا پوچ و افراد ممکن است کم باشند لکن در کیفیت توانا باشند و سرافراز.

 

 نظر دهید »

محبت به امام حسین علیه السلام در رفتار حضرت امام خمینی رحمه الله

14 آذر 1390 توسط ثریا


 

اول، زیارت کربلا
امام خمینی رحمه الله عاشق واقعی امام حسین علیه السلام بودند. ایشان در جوانی برای تأمین هزینه زیارت خانه خدا و کربلای معلی کتاب های خود را فروختند. پس از آزادی و پایان دوران تبعید در ترکیه به امام گفتند: «به ایران می روی یا عراق؟» اما نگذاشتند خودشان تصمیم بگیرند و گفتند باید به عراق بروید. ایشان نیز هنگامی که وارد عراق شدند، گفتند: «اول به زیارت کربلا می روم و بعد می روم نجف

محرم در کربلا
امام خمینی رحمه الله همیشه تا هفتم محرم در نجف بودند، و پس از آن به کربلا مشرف می شدند. ایشان پیش از ظهر یا عصر روز هفتم، از نجف به کربلا می رفتند و زیارت عاشورا را در این روزها ترک نمی کردند. در ایام دهه محرم در نجف نیز، امام دو بار به حرم مشرف می شدند. روزها برای خواندن زیارت عاشورا و شب ها نیز پیرو برنامه همیشگی شان به حرم می رفتند. سپس به کربلا می رفتند و تا سیزدهم محرم در کربلا بودند و بعد دوباره به نجف باز می گشتند. امام در کربلا نیز با وجود جمعیت زیادی که به عزاداری می پرداختند، هر روز دو بار به حرم می رفتند و زیارت امام حسین علیه السلام ایشان ترک نمی شد.

دل عاشورایی
حضرت امام خمینی رحمه الله هنگام اقامت در عراق، همچون مردم عادی به زیارت کربلا می رفتند و ازدحام زائران، ایشان را از زیارت جدش امام حسین علیه السلام باز نمی داشت. یکی از همراهان ایشان می گفت: «یک بار امام چنان در میان جمعیت گیر کردند که من برای نجات جان ایشان به امام حسین علیه السلام متوسل شدم. بعد که بیرون آمدیم، دیدم چنان عرق کرده اند که گفتنی نیست و عبایشان هم نیست. من هم وضع بهتری نداشتم. به هر حال نمی شد به ایشان گفت که آقا! جمعیت خیلی زیاد آمده و نمی شود به حرم رفت؛ چون اعتنا نمی کردند

ادامه »

 نظر دهید »

بیانات گهربار امام حسین (ع )

05 آذر 1390 توسط ثریا

 

:: هر کس خدا را بپرستد و خق بندگی او را بجای آورد , خداوند به او بیش از آنچه می خواهد می رساند .
:: اگر سه چیز نبود , هرگز فرزند آدم سر تسلیم فرو نمی آورد : فقر و نیازمندی , بیماری و مرگ .
:: اسقاط تدریجی خدا بر بنده خود , این است که تمام نعمتها را بر او می بخشد و شکر و سپاس را از او می گیرد.
:: بخیل کسی است که در سلام کردن بخل ورزد. نيز می فرمایند : به کسی که سلام نداده اجازه صحبت ندهید.
:: کسی از نظر مقام و منزلت بزرگوارتر است که به زرق و برق دنیا در دست هر که باشد ارزش قائل نشود.
:: هر کس از کار فرو ماند و راه تدبیر بر او بسته شود , کلیدش مداراست.
:: بپرهیز از کاری که برای آن ناچار به عذرخواهی شوی . زیرا مومن نه بدی کند و نه پوزش طلبد ولی منافق هر روز بدی می کند و عذر می خواهد .
:: خداوندا مرا با احسان خود , فزون طلب منما و با بلا و گرفتاری ادب مکن.

 

 

 1 نظر

بسم الله الرحمن الرحیم اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

اللّهم اَرِنی الطَّلعَةَ الرَّشیدة

ساعت



ساعت فلش

خبـــــــــــــــــــــــــــــر

calender

موضوعات

  • همه
  • اخبار
    • اخبار مدرسه
  • مناسبت های ماه
  • داستان کوتاه
    • آموزنده
    • انگلیسی
    • جالب
  • سخنان و احادیث امامان
    • امام علی (ع)
    • پیامبر اکرم (ص)
  • شعر
    • انتظار موعود
      • سایر
  • نوحه و مداحی
    • حاج محمود کریمی
    • فرهمند
  • دلنوشته ها
  • شهدا

اوقات شرعی

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

آمارسایت

آمار سایت

قالب وبلاگ

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
Alatash.com , پخش زنده از حرمین شریفین!
تماس با ما

کد تماس با ما


دریافت کدهای جاوا برای وبلاگ شما

قرآن

قرآن آنلاین
http://s1.picofile.com/shiat/giv.gif
>
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس