گمان نکن زرنگی کرده ای
وقتى عمل، صالح است كه حقوق و حدود خدا محفوظ بماند. اگر چشمت یك نگاه بد بكند توى سرت مىخورد، خیال نكن! الآن نمىفهمى. اینها این آثار را دارد. گمان نكن زرنگى كردهاى و به محرمات الهى نگاه مىكنى و فردا خبرى نیست.
گفتاری از آیه الله بهاء الدینی
………………………………………………………………………………………………………………………………….
صیانت از سرمایه ها
قرآن مىگوید: همه شما سرمایهتان را از دست دادهاید، ورشكسته هستید، نیرو و چشم و دست از دست رفته است. اگر ایمان و عمل صالح دارى، به درد مىخورد. آنها كه ایمان به خدا پیدا كردند و عمل صالح انجام دادند، اگر چشم را از دست دادند، در برابر آن ایمان قلبى دارند؛ ولى گمان نكنید كه همه اعمال ما صالح است، هزار عیب دارد.
معلوم نیست كه همه اعمال صالح باشد. تمام شرق و غرب مشغول فعالیت هستند، ولى این فعالیت كتك هم مىخواهد، این كشور را آتش بزن، آن یكى را آتش بزن.
همه مشغولند ولى عمل، صالح نیست. آدم ریاكار مىخواهد در اعمالش ریاكارى كند. این كه عمل صالح نیست. این عمل از تو یك شیطان تربیت مىكند.
با این اعمال و ریاكارىها از آدمیت فاصله پیدا مىكنى. الا الذین ءامنوا و عملوا الصالحات.
انبیا و اولیا، توفیقات داشتند. آنها مثل ما نبودند كه با چهار تا سلام حواسمان پرت شود، با چهار تا دستبوسى خیال كنیم خبرى هست. اگر همه جهان هم دست تو را ببوسند، همان موجودى كه بودهاى، هستى.
اگر دروغگو بودى، همان دروغگویى. وقتى عوض مىشوى كه دروغها كنار گذاشته شود، خیانتها نباشد، بازىگرىها همه تعطیل شود.
تو یك آدم بازىگرى بودهاى و حالا اگر همه دنیا دست تو را ببوسند، مىخواهى بگویى من بازیگر نیستم؟ وقتى بازیگر نیستى، كه خودت را بسازى. باید دست از هوى و هوس بردارى، بنده شیطان نباشى.
تو مقاومت از شیطان خیلى بالاتر است. چرا این قدر بیچاره هستى؟ اگر خودسازى كردى، دروغ نمىگویى، معصیت خدا ندارى، تجاوز به حقوق دیگران نمىكنى.
مراعات حقوق
این همه اختلافات حقوقى براى چیست؟ براى این است كه سرقت شده است، حق تضییع شده است. منتها نتوانسته است یك كشورى را بخورد، یك مغازه یا خانه یا مزرعه را خورده است.
این معنایش این نیست كه بهتر از آمریكا هستى. تو بیش از این هنر نداشتى! هنر تو این بود كه خانه مردم را به او ندهى. بیش از این زورت نرسیده است.
نه این كه آدم خوبى هستى. آدم بدى هستى. منتها قدرت تو در همین حدود بوده است كه خانهاى غصب كنى، باغى را غصب كنى، مزد یك كارگرى را بخورى.
زورت به كارگر مىرسد. كارگر را تا مزدش را به او ندهى خستگى او در نمىرود. ولى یك جور بازى سر او درمىآورى. امروز او را رد مىكنى، فردا هم رد مىكنى.
این، عمل صالح نیست. وقتى عمل، صالح است كه حقوق و حدود خدا محفوظ بماند. اگر چشمت یك نگاه بد بكند توى سرت مىخورد، خیال نكن! الآن نمىفهمى. اینها این آثار را دارد. گمان نكن زرنگى كردهاى و به محرمات الهى نگاه مىكنى و فردا خبرى نیست. این كار از تو یك شیطانى تربیت مىكند كه فردا سوسمار هم مىخورى.
خداى تعالى همه را آگاه كند و همه را موفق كند، كه خود را بسازد، نگاهش به مردم نباشد كه مردم ما را سلمان مىدانند. اگر باطن تو یك گرگ باشد و تمام شرق و غرب هم به تو نظر سلمان كنند، تو گرگ هستى. مگر وقتى كه خودت را به طورى بسازى كه گرگ نباشى، شیطنت نكنى، قلدرى نكنى و این، توفیقات الهى مىخواهد.
منابع:
کتاب سلوک معنوی