سايبر به جاي جنگنده، ويروس به جاي بمب
حملات سايبري در دستور کار ارتش اسرائيل قرار ميگيرد
در ماه مي گذشته نخستوزير رژيم صهيونيستي هئيتي را تشکيل داد که به “کميته قومي سايبر” در اين رژيم معروف شد و مهمترين وظيفه
آن افزايش توانمندي سيستم دفاعي رژيم صهيونيستي در مجموعه ساختارهاي زير بنايي آن در برابر حملات سايبري بود
.
به گزارش جنگ نرم به نقل از الجزيره، رژيم صهيونيستي به شدت در انديشه استفاده از سلاحهاي الکترونيکي با توجه به تاثيرگذاري و آثار تخريبي برجاي مانده از آن در کنار تسليحات متعارف و متداول خود در جنگهاي آينده استفاده کند تا هم آسيبهاي جاني آن کمتر باشد و هم برد آن از حملات نظامي بيشتر و سريعتر است.
بزرگ ترين منكر زمانه ما
1- هزار و سيصد و چند ده سال است كه گذشت زمان نتوانسته غبار كهنگي و زنگار فراموشي بر نهضت بيداري عاشورا بنشاند. هر روز در امتداد اين بيداري بزرگ، «الگوي عاشورا» بهتر فهم مي شود و فرياد «عدالت» بلندتر به گوش مي رسد و مبارزه با «ظلم» فراگيرتر مي شود؛ چه اينكه غيبت از كارزار «مسئوليت» هر روز كمرنگ تر مي شود و «آگاهي» و «بصيرت» پررنگ تر از هر زماني به ميدان آمده است. اتفاق بزرگ و سترگ اين است كه «حق» و «حقيقت» در اين نبرد نفسگير بر «جبهه باطل» و «پهنه ظلمت» مي تازد و فضايي تازه مي گسترد و تاريخ در حال نوشدن است و اين تازگي نمايان شده و پيچ تاريخي عيان گشته است و اين همه مرهون و مديون عاشوراست…
2- اگر عاشورا نبود در تمامي اين سده ها صداي عدالتخواهي مي خشكيد و مبارزه با ظلم ابتر مي ماند و حس مسئوليت رنگ مي باخت، آگاهي و بصيرت به بار نمي نشست و حق طلبي به حاشيه مي رفت و از همه مهم تر اين پيچ تاريخي به امروز و به اين زمانه نمي رسيد.
چون در جنگ اسلام ناب با «اسلام سلطنتي»، «اسلام سرمايه داري» و «اسلام التقاط»، اين «اسلام وارونه» بود كه بر مصدر اعصار و قرون مي نشست اما انقلاب عاشورا و حركت نجات بخش سيدالشهدا (ع) پيچ تاريخ را بسوي اسلام نبوي هدايت كرد كه نشان از اين واقعيت ماندگار است كه «اسلام محمدي الحدوث و حسيني البقاء» است. اين روايت از لسان كسي كه در احياي مكتب عاشورا كسي به مانند او اين توفيق بزرگ را نداشته است خواندني است؛ «خطري كه معاويه و يزيد براي اسلام داشتند اين نبود كه غصب خلافت كردند… اين ها خطري كه داشتند اين بود كه اسلام را به صورت سلطنت مي خواستند در بياورند، مي خواستند معنويت را بصورت طاغوت درآورند، به اسم اينكه ما خليفه رسول الله هستيم، اسلام را منقلب كنند به يك رژيم طاغوتي؛ اين مهم بود… اين ها اصل اسلام را وارونه مي خواستند بكنند. سلطنت بود، شرب خمر بود، قمار بود در مجالسشان؛ خليفه رسول الله(ص) و در مجلس شرب خمر و در مجلس قمار؟! و باز [همين] خليفه رسول الله نماز هم مي رود و در جماعت مي خواند! اين خطر از براي اسلام بزرگ بود. اين خطر را سيدالشهداء رفع كرد.» (صحيفه امام، ج 8، ص9)
3- اگر اين خطر بزرگ رفع نمي شد و اسلام وارونه اموي ميدان داري خود را در پهنه تاريخ استمرار مي بخشيد براي هميشه الگوي حكومتي اسلام به يغما مي رفت و تنها يك اسلام تنزل يافته در قالب يك سري اعمال و آموزه هاي عبادي رخ مي نمود اما انقلاب عاشورا نگذاشت اين بدعت و اين تحريف در گذشت زمان آنچنان پيش رود كه سرنوشت آينده اسلام را رقم بزند.
اينجاست كه امام حسين(ع) پيش از اين قيام و انقلاب براي آنكه «نقشه راه» همه عدالت طلبان و ظلم ستيزان را ترسيم نمايد در نامه اي به برادرش محمد حنفيه علت العلل اين حركت عظيم بيداري بخش را تشريح مي كند؛ «اني لم اخرج اشراً و لابطراً و لامفسداً و لا ظالماً و انما خرجت لطلب الاصلاح في امه جدي(ص) اريد ان آمر بالمعروف و انهي عن المنكر و اسير بسيره جدي و ابي علي ابن ابيطالب…: من نه از روي خودخواهي يا براي خوشگذراني و نه براي فساد و ستمگري از مدينه خارج مي گردم بلكه هدف من از اين هجرت، «امر به معروف» و «نهي از منكر» است و خواسته ام از اين حركت، اصلاح مفاسد امت و احياء و زنده كردن سنت و قانون جدم رسول خدا (ص) و راه و رسم پدرم علي ابن ابيطالب(ع) است»
نسخه درمان بیماری گناه از حضرت علی علیه السلام
حضرت امير على (عليه السلام ) خدايت رحمت كند آيا براى درد گناه داروئى آورده اى ؟ طبيب مگر، گناه درد يا بيمارى است .
حضرت امير (عليه السلام ) آرى گناه بيمارى است و مردم را به زحمت انداخته است .
بلى از اينجا برخيز و به بوستان ايمان برو چون وارد شدى مقدارى از ريشه درخت نيت و دانه هاى پشيمانى و قدرى از درخت توبه و تخم ورع و ميوه فهم و اندوه از شاخه هاى يقين و مغز اخلاص و پوست اجتهاد و مقدارى هم از ساقه هاى انابه و زهر برگردان تواضع گرفته همه را با حواس جمع و با دلى متوجه و فهمى سرشار، با انگشتان تصديق و كف توفيق ميان طشت تحقيق مى ريزى و با آب چشمانت شستشو مى دهى و آنگاه تمام را در ميان ديگ اميد ريخته و با آتش اشتياق مى جوشانى ، آنقدر تا مواد زائد در جوش جدا شده و عصاره و خامه حكمت بدست آيد، سپس آن را گرفته در بشقاب رضا و تسليم ريخته و باد نفخ و نسيم استغفار بر آن مى دمى تا بيشتر از آنكه فاسد شده ، خنك شود و اين برايت گوارا مى شود آنگاه در جائى كه آدمى نباشد و جز خدا كسى ترا نبيند مى نوشى اين است داروئى كه درد گناهان را ساكت و جراحات معصيت را التيام مى بخشد چنانچه اثرى از آن باقى نمى ماند (يافعى در روض الرياض ص 42).
تست شخصیت شناسی
به سوال های زیر جواب دهید سپس با توجه به پاسخ نامه و امتیازات شخصیت خود را بشناسید.
سوالات:
1) چه موقع از روز بهترین و آرام ترین احساس را دارید؟
الف: صبح
ب: عصر و غروب
ج : شب
۲) معمولاً چگونه راه مى روید؟
الف: نسبتاً سریع، با قدم هاى بلند
ب: نسبتاً سریع، با قدمهاى کوتاه ولى تند و پشت سر هم
ج: آهسته تر، با سرى صاف روبرو
د : آهسته و سربه زیر
ه : خیلى آهسته
کم خواب ها جوانه گندم بخورند
كارشناس تغذیه گفت: رفع بیخوابی، خستگی و اختلالات عصبی از خواص دارویی جوانه گندم است.
به گزارش برنا، یوسف نقیایی كارشناس تغذیه با بیان این مطلب گفت: جوانهها از مواد غذایی هستند كه در گروه سبزیجات محسوب میشوند، جوانه گندم سرشار از ویتامینها و املاح معدنی است و ارزش غذایی بالایی دارد. تغییرات شیمیایی كه در هنگام جوانه زدن رخ میدهد، باعث میشود املاح و ویتامینها و پروتئین در آن افزایش یابد.
كارشناس تغذیه با اشاره به این كه پودر جوانه گندم غنی از ویتامین E و B است، ابراز كرد: ویتامین E به عنوان یك آنتی اكسید در پیشگیری از اكسیده شدن كلسترول مفید بوده و باعث كاهش بیماریهای قلبی عروقی میشود. همچنین جوانهها دارای فیبر و سلنیوم و فینریوم هستند كه در پیشگیری از ابتلا به انواع سرطان به خصوص سرطان روده موثر شناخته شدهاند و برای رفع یبوست مفید است.
نقیایی افزود: جوانه گندم در درمان ریزش مو و ناراحتیهای پوستی و شادابی پوست موثر است كه میتوان آن را به عنوان ماسك جوانه گندم استفاده كرد و از سوی دیگر در زنان باردار و شیرده كه نیاز غذایی بالایی دارند حتما جوانه گندم باید در برنامه غذایشان گنجانده شود.
وی افزود: روغنی كه در دانه گندم وجود دارد در حین جوانه زدن به صورت اسید چرب در آمده كه قابل هضم است.
نقیایی همچنین به وجود ویتامین B به خصوص1 B در جوانه که برای تعادل سیستم عصبی ضروری است؛ اشاره و خاطر نشان كرد: این ماده غذایی برای رفع بیخوابی، خستگی و اختلالات عصبی افرادی كه از این موضوع رنج میبرند، مفید است.
این کارشناس تغذیه توصیه كرد: در مورد كودكانی كه دچار سوءتغذیه هستند، این ماده غذایی باید به صورت سوپ یا همراه سالاد در برنامه غذایی اشان گنجانده شود.
تقوا و عمل؛ تنها راه رسيدن به سعادت و پاداش الهي
امام باقر عليه السلام مي فرمايد: «ما تنال ولايتنا الا بالعمل و الورع؛ به ولايت ما نتوان رسيد جز با عمل نيك و پرهيزكاري و دوري از گناه». اكنون چند روايت در تأييد اين مطلب ذكر مي كنيم: طاووس يماني مي گويد: امام سجاد عليه السلام را ديدم كه از وقت عشاء تا سحر به دور كعبه طواف مي كرد و به عبادت مشغول بود. چون خلوت شد و كسي را نديد به آسمان نگريست و گفت: خدايا ستارگان در افق ناپديد شدند و چشمان مردم به خواب رفت و درهاي تو بر روي درخواست كنندگان گشوده است… . طاووس جمله هاي زيادي در اين زمينه از مناجاتهاي خاضعانه و عابدانه آن حضرت نقل مي كند و مي گويد: اما چند بار در خلال مناجات خويش گريست سپس به خاك افتاد و بر زمين سجده كرد. من نزديك رفتم و سرش را بر زانو نهاده و گريستم. اشكهاي من سرازير شد و قطرات آن بر چهره اش چكيد. برخاست و نشست و گفت: كيست كه مرا از ياد پروردگارم مشغول ساخت؟ عرض كردم: من طاووس هستم اي پسر پيامبر. اين زاري و بي تابي چيست؟ ما مي بايد چنين كنيم كه گناهكار و جفا پيشه ايم. پدر تو امام حسين عليه السلام و مادر تو حضرت فاطمه زهرا عليهاسلام و جد تو پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم است (يعني شما چرا با اين نسب شريف و پيوند عالي در وحشت و هراس هستيد؟)
جواب این سه پرسش را چگونه می دهید؟
هر زمان شايعه اي روشنيديدو يا خواستيد شايعه اي را تکرار کنيد اين فلسفه را در ذهن خود داشته باشيد! در يونان باستان سقراط به دليل خرد و درايت فراوانش مورد ستايش بود. روزي فيلسوف بزرگي که از آشنايان سقراط بود،با هيجان نزد او آمد و گفت:سقراط ميداني راجع به يکي ازشاگردانت چه شنيده ام؟
سقراط پاسخ داد:
“لحظه اي صبر کن.قبل از اينکه به من چيزي بگويي از تومي خواهم آزمون کوچکي را که نامش سه پرسش است پاسخ دهي.”
مرد پرسيد:سه پرسش؟
سقراط گفت:بله درست است.قبل از اينکه راجع به شاگردم بامن صحبت کني،لحظه اي آنچه را که قصدگفتنش را داري امتحان کنيم.
اولين پرسش حقيقت است.کاملا مطمئني که آنچه را که مي خواهي به من بگويي حقيقت دارد؟مرد جواب داد:
“نه،فقط در موردش شنيده ام.”
سقراط گفت:"بسيار خوب،پس واقعا نميداني که خبردرست است يا نادرست . حالا بيا پرسش دوم را بگويم،"پرسش خوبي"آنچه را که در موردشاگردم مي خواهي به من بگويي خبرخوبي است؟”
مردپاسخ داد:
“نه،برعکس…”
سقراط ادامه داد:
“پس مي خواهي خبري بد در مورد شاگردم که حتي درموردآن مطمئن هم نيستي بگويي؟”
مردکمي دستپاچه شد و شانه بالا انداخت سقراط ادامه داد:
“و اما پرسش سوم سودمند بودن است.آن چه را که مي خواهي در مورد شاگردم به من بگويي برايم سودمند است؟”
مرد پاسخ داد:"نه،واقعا…”
سقراط نتيجه گيري کرد:"اگرمي خواهي به من چيزي رابگويي که نه حقيقت داردونه خوب است و نه حتي سودمند است پس چرا اصلا آن رابه من مي گويي؟
منبع : گروه اینترنتی میعادگاه
عمریست که در تاب و تب وصلم من
دیشب به خیال خود تورا می دیدم
یک شاخه گل ازباغ رخت می چیدم
اینگونه شنیدم که خالی داری
برگوشه لب خال سیاهی داری
من شاخه گل زیارتت را چیدم
اما عرق شرم به رویم دیدم
عمریست که در تاب و تب وصلم من
از باده وصل تو دلا مستم من
در خواب و خیالم پی تو می گردم
بر دور تومن بینم اگر، می گردم
یک لحظه فقط قدم به چشمم بگذار
اینقدر مرا چشم به راهم نگذار
من خود به حجاب بینمان آگاهم
با اینهمه من تورا گدا در راهم…
حبیبه عباسی
تخلص کوثر
عاقبت شک در ایمـــان
داستان درباره ی یک کوهنورد است که می خواست از بلندترین کوه ها بالا برود.او پس از سال ها آماده سازی ماجراجویی خود را آغاز کرد. ولی از انجا که افتخار کار را فقط برای خود می خواست تصمیم گرفت به تنهایی از کوه بالا برود.شب ،بلندی های کوه را در برگرفته بود و مرد هیچ چیز را نمی دید. همه چیز سیاه بود اصلا دید نداشت ابر روی ماه و ستاره ها را پوشانده بود. همان طور که از کوه بالا می رفت پایش لیز خورد.در حالا که به سرعت سقوط می کرد از کوه پرت شد.در حال سقوط فقط لکه های سیاهی مقابل چشمانش می دید و احساس وحشتناک مکیده شدن به وسیله ی قوه جاذبه او را در خود می گرفت .
همچنان سقوط می کرد ، در آن لحظات تمام رویداد های خوب و بد زندگییش به یادش آمد. اکنون فکر می کرد مرگ چقدر به وی نزدیک است.
ناگهان احساس کرد طناب دور کمرش محکم شدو در میان آسمان و زمین معلق ماند. در این لحظه سکون چاره ای برایش نماند جز آنکه فریاد بزند خدایا کمکم کن! ناگهان صدای پرطنینی از آسمان شنیده شد : چه می خواهی؟
-ای خدا نجاتم بده!
- واقعا باور داری که می توانم نجاتت دهم.
-البته که باور دارم.
- اگر باور داری طنابی که به دور کمرت بسته است پاره کن.
یک لحظه سکوت….و مرد تصمیم گرفت با تمام نیرو طناب را بچسبد .
گروه نجات می گویند که روز بعد یک کوهنورد یخ زده را مرده پیدا کردند. بدنش از طناب آویزان بود و با دستهایش محکم طناب را گرفته بود در حالی که او فقط یک متر از زمین فاصله داشت.
9دی روز تجلی بصیرت و تجدید میثاق با ولایت است
ملت انقلابی ؛ بصیر ؛ ولایت مدار ؛ حماسه ساز و شهیـدپرور ایران ثابت کرد::
1 ) حماسه 9 دی ؛ فقط یک بار برای همیشه نبوده ؛ نیست و نخواهد بود … مردم احساس کردند که باید در صحنه باشند تا چشم های نامحرم کور شود و هتاکان ادب شوند !!! فقط و فقط حضور بهم رساندند . . .
2 ) دیگر به هیچ عنوان اجازه نخواهند داد تاریخ تکرار شود ! نه صلح امام حسن علیه السلام و نه عاشورای امام حسین علیه السلام . . .
3 ) به هیچ قیمتی از حریم ولایت خـــارج نمیشوند . . .