ولادت حضرت زینب (س) پیام آور کربلا و روز پرستار مبارکباد.
حضرت زینب (س) درپنجم جمادی الاول سال پنجم هجری از مادری چون فاطمه زهرا (س) متولد شد و در دامان ایشان، پیامبر اسلام (ص) و حضرت علی (ع) پرورش یافت. ستاره درخشانى در آسمان تقوا طلوع کرد; گوهر گرانبهایى در معدن فضیلت و انسانیتتکون یافت و در اصلاب شامخه وارحام مطهره نگهدارى شد. نوگلى بویا در گلستان شرافتو بزرگوارى نمو یافت; نوزادى پاک در آغوش پاکیزهترینمادران چشم گشود. کودکى در دامان با فضیلتترین بانوى عالم پرورش یافت. دخترى کهدانشمندترین اساتید به تربیتش همت گماردند. بانویی که در سادهترین و بىآلایشترینزندگىها رشد کرد و در تمام شوون زندگى، پیوسته با واقعیت و حقیقتسروکار داشت وهرگز با زندگى خیالى و پندارى ارتباطى حاصل نکرد و در مکتب مقدسىکه در جهان بشرىنظیر نداشت، عالىترین تعلیمات را فراگرفت و مورد عنایت مخصوص خاتم انبیاء الهی داشت و هر روز درس جدیدى ازدانش و بینش و تقوا و فضیلت مىآموخت و با هوش سرشار و استعداد فوقالعاده، همه آنتعلیمات مقدس را در خزینه دل مىاندوخت و پیاپى، خود را براى گرفتن درسهاى بالاتر،آماده مىنمود; شاگردى که در محیط تحصیلى خود هیچگونه رادع و مانعى نداشت و هر روزبهتر از دیروز بر نردبان ترقى و تعالى صعود مىکرد. خردمند بانویى که از آغاز عمر در مرکزحوادث بزرگ و پیشآمدهایى که در تحولات زندگى بشر، داراى بزرگترین تاثیر بوده،جاى داشت و از نزدیک، با هوشى سرشار و نظرى دقیق بهحقیقت آن حوادث پىمىبرد وموقعیتشخصیتهاى رحمانى و شیطانى را، که در برابر یکدیگر قرار گرفته بود; تشخیصمىداد و تاثیر هرکدام را به خوبى درک مىکرد و از راز پیروزى این و رمز شکست آن آگاه بودو موفقیتهاى ابدى را که در آغاز با شکست صورى جلوهگر مىشد، از شکست قطعى، کهدر ابتدا با موفقیت پندارى همراه بود، تمیز مىداد
حضرت زینب (س) بزرگ بانوی جهان اسلام، بیدادگر و ادامه دهنده حادثه عاشورا و دارنده دانشهای دو جهان و به گفته امام سجاد (ع): ” دانای بدون آموزگار و فهمیده بدون فهماننده ” بود. الگوی راستین وی، بانوی دو جهان, حضرت فاطمه (س) مادر وی بوده است. زینب (س) در دامان پرمهر و معنویت فاطمه (س) از سرچشمه معارف اسلامی و قرآنی سیراب گشت. رسالت راستین زینب(س) هنگامی آغاز گردید که پس از به شهادت رسیدن امام حسین (ع) و هفتاد و دو تن از یارانش با ایراد سخنان آتشین به بیدارگری مردم کوفه و ستیز با ستمکاران و یزیدیان پرداخت.
پس از واقعه خونبار کربلا نقش ایشان روند تازه تری یافت. آن حضرت در این دوران ضمن حضور در کاروان اسرای کربلا در برابر حکام جور قرار گرفتند و به افشاگری ظلم و ستم وارد بر آل طه از سوی خاندان امیه پرداختند. آن حضرت در این دوران سخت با حضور در کاخ برخی حکمرانان جور زمان مانند یزید و ابن زیاد، با تاکید برحقانیت طریق آل محمد بر سخنان و تبلیغات مسموم خاندان امیه درباره بنی هاشم خط بطلان کشیدند. حضرت زینب سلام ا… علیها، شیرزن دشت کربلا سرانجام پس از عمری دفاع از طریق حقه ولایت و امامت در 15 رجب سال 63 هجرى قمرى در ضمن سفرى که به همراه همسر گرامیشان عبداللّه بن جعفر به شام رفته بودند، به شهادت رسیده و بدن مطهر آن بانوى بزرگوار در همانجا دفن گردید.
پایگاه عرفان
خصلتهاى زنان بهشتى
1- عفت
«وَ مَنْ سَلِمَ مِنْ نِساءِ امَّتِى مِنْ ارْبَعِ خِصالٍ فَلَهَا الجَنَّةُ»
زنان امّت من نيز اگر چهار ويژگى داشته باشند، بهشت ويژه آنها است. آن محلى كه بزرگى آن، به پهناى آسمانها و زمين است.
اول:
«اذا حَفِظَتْ ما بَيْنَ رِجْلَيْها»
پاكدامنى را تا زمان مرگ حفظ كند. اگر شوهر ندارد، از تمام مردان خود را حفظ كند و اگر شوهر دارد خود را و پاكدامنى لازم را براى شوهر حفظ كند. چشم به نامحرمان ندوزد. دست او بدن نامحرمان را لمس نكند. اين عفت بسيار با ارزش است كه در متن قرآن مجيد آمده است:
آشتي، الفت و صله رحم (1)
ضد قهر و دوري از برادران مؤمن، آشتي و الفت با ايشان است. و اين از اوصاف جميله و اعمال فاضله است. و ثواب آن بي حد، و فايده آن بي نهايت است.
فضيلت ديدار مسلمانان
از حضرت رسالت مآب صلي الله عليه و آله مروي است که: «جبرئيل خبر داد مرا که خداي ــ عزّ و جّل ــ فرشته اي بر زمين فرو فرستاد؛ آن فرشته مي رفت، تا به در خانه اي رسيد که مردي ايستاد، اذن داخل شدن مي طلبد. فرشته گفت: يا صاحب خانه، چه کار داري؟ گفت: برادر مسلمان من است؛ براي خدا به ديدن او آمده آمده ام. فرشته گفت: کار ديگري نداري؟ گفت: نه. پس آن فرشته به او گفت: به درستي که من فرستاده خدايم به سوي تو. و خداي تعالي تو را سلام مي رساند، و مي گويد: بهشت از براي تو واجب شد و گفت: خداي ــ تعالي ــ مي گويد که: «هر مسلماني که زيارت مسلماني کند، نه آن است که او را زيارت کرده، بلکه مرا زيارت کرده است و ثواب او بر من بهشت است».(1)
عوامل محرومیت از فضل الهی
انسانها با خطا و اشتباه در زندگی و انتخاب راه ناشایست، خود را از مسیر الهی و فیوضات خداوندی دور كرده و در مسیری قرار می گیرند كه آنها را به ناكجا آباد می برد. آنان با پیروی از فرامین و دستورهای دشمن قسم خورده انسان و وسوسه های او و سرپیچی از اوامر و تكبّر در برابر خداوند یكتا، خود را به ورطه هلاكت می افكنند و دچار خسران می شوند، و در واقع انسان ظرف وجودی خود را وارونه می سازد و قابلیت خود را از كف می دهد و خود را از فضل الهی محروم می سازد. برخی از این عوامل عبارتند از:
آشنایی با زینب سلام الله علیها
حضرت زینب كبرى علیها السلام در روز پنجم جمادى الاولى سال پنجم یا ششم هجرى قمرى در شهر مدینه منوّره متولّد گردیده و جهان را به قدوم خویش مزین فرمودند.
نام مبارك آن بزرگوار زینب، و كنیه گرامیشان ام الحسن و ام كلثوم و القاب آن حضرت عبارتند از: صدّیقة الصغرى، عصمة الصغرى، ولیة اللّه العظمى، ناموس الكبرى، شریكة الحسین علیهالسّلام و عالمه غیر معلّمه، فاضله، كامله و … پدر بزرگوار آن حضرت، اوّلین پیشواى شیعیان حضرت امیرالمؤمنین على بن ابیطالب علیهماالسّلام، و مادر گرامى آن بزرگوار، حضرت فاطمه زهرا سلام اللّه علیها می باشد.
در آن زمان که صدیقه کبری (علیها السلام) به این گوهر دریای عصمت و طهارت باردار بود، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در مدینه حضور نداشتند و به سفری رهسپار بودند. هنگامی که وجود مقدس زینب کبری (سلام الله علیها) متولد گشت، صدیقه طاهره (علیها السلام) به امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود که چون پدرم در سفر است و در مدینه حضور ندارد، شما این دختر را نام بگذارید. آن حضرت فرمود: من بر پدر شما سبقت نمی گیرم، صبر نما که به این زودی رسول خدا باز خواهد گشت و هر نامی که صلاح داند بر این کودک می نهد.
هنگامی که سه روز گذشت، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مراجعت نمود و و همانگونه که رسم و سیره رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) بود، نخست، به منزل حضرت زهرا (علیها سلام ) وارد گشتند.
امام علی (علیه السلام) خدمت آن حضرت عرض کرد: یا رسول الله! خداوند متعال دختری به دخترت عطا فرموده است، نامش را معین فرمایید. فرمود: اگر چه فرزندان فاطمه اولاد من می باشند، لکن امر ایشان با پروردگار عالم است و من منتظر وحی میباشم. در این حال جبرییل نازل شد عرض کرد: یا رسول الله! حق تو را سلام می رساند و می فرماید: نام این مولود را ” زینب ” بگذار، چرا که این را در لوح محفوظ نوشته ایم.
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) قنداقه آن مولود گرامی را طلبید و به سینه چسبانید، ببوسید و نامش را زینب نهاد و فرمود: به حاضرین و غایبین امت، وصیت می نمایم که حرمت این دختر را پاس بدارند. همانا که او به خدیجه کبری (علیها سلام) شبیه است.
هوش و ذكاوت
صاحب كتاب اساور من ذهب درباره حافظه و ذكاوت آن بانوى بزرگوار چنین می نویسد:
در اهمیت هوش و ذكاوت آن بانوى بزرگوار همین بس كه خطبه طولانى و بلندى را كه حضرت صدیقه كبرى فاطمه زهرا صلوات اللّه و سلامه علیها در دفاع از حق امیرالمؤمنین علیهالسّلام و غصب فدك در حضور اصحاب پیغمبر اكرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ایراد فرمودند، حضرت زینب علیها السلام روایت فرموده است.
و ابن عباس با آن جلالت قدر و علو مرتبه در حدیث و علم، از آن حضرت روایت نموده و از آن حضرت به عقیله تعبیر می كند. چنانچه ابوالفرج اصفهانى در مقاتل می نویسد: ابن عباس خطبه حضرت فاطمه سلام اللّه علیها را از حضرت زینب سلام اللّه علیها روایت كرده و می گوید: حدثتنى عقیلتنا زینب بنت على علیهالسّلام..
دقت كنیم كه حضرت زینب علیها السلام با اینكه دخترى خردسال (یعنى هفت ساله و یا كمتر) بود، این خطبه عجیب و غرّاء كه محتوى معارف اسلامى و فسلفه احكام و مطالب زیادى است را با یك مرتبه شنیدن حفظ كرده، و خود یكى از راویان این خطبه بلیغه و غراء می باشد.
فصاحت و بلاغت
كلمات و فرمایشات گهربار آن حضرت در خطبه هایى كه از آن حضرت روایت شده، خود قوی ترین دلیل بر كمال فصاحت و بلاغت آن بانوى بزرگوار می باشد. همان بانویى كه امام سجاد علیهالسّلام در حق ایشان فرمودند: (اَنْتِ بِحَمدِ اللّهِ عالِمَةٌ غَیرَ مُعَلَّمَة وَ فَهِمَةٌ غَیرَ مُفَهَّمَة) یعنى:
اى عمّه! شما الحمد للّه بانوى دانشمندى هستید كه تعلیم ندیده، و بانوى فهمیده اى هستى كه بشرى تو را تفهیم ننموده است
در اینجا مرورى كوتاه به قسمتى از خطبه آن حضرت در مجلس یزید كه یكى از بزرگترین حركتهاى آن حضرت، در واقعه كربلا بود كه دستگاه حكومت بنى امیه را به شدّت لرزاند می كنیم:
به خدا قسم اى یزید، هر چه كردى بازگشت آن به سوى خودت خواهد بود، چرا كه تو جز پوست خود نشكافتى و جز گوشت خود ندریدى.
اى یزید! در آن روزى كه خداوند بدنهاى پاك شهیدانمان را حاضر می كند تا حقوق خود را از ستمگر بستاند، تو بر رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم وارد خواهى شد، امّا می دانى در چه حالى؟ در حالیكه خون عزیزان او را ریخته و حرمت ذرّیه او را از بین برده اى. آرى اى یزید! از این پیروزى ظاهرى كه به دست آورده اى، غرق شادى مشو، و آن عزیزان را كه در كربلا به خاك و خون كشیده اى، مغلوب و مرده مپندار. كه خداوند می فرماید: (كسانى را كه در راه خدا شهید شده اند مرده مپندارید. بلكه آنان زنده اند و در نزد خداى خود روزى می خورند). آل عمران: 169
و اى یزید! براى تو همین بس كه حاكم در آن روز خداوند، و دشمن تو پیامبر خدا، و یاور و پشتیبان اهل بیت جبرئیل باشد. و به زودى كسى كه این مقام را براى تو زینت داده و تو را بر گردن مسلمین سوار كرده است (یعنى معاویه)، خواهد دانست كه چه جانشین بدى براى خود تعیین كرده و در روز جزا درخواهید یافت كه بدترین مكان از آنِ كیست؟ و بدبختى و ضعف و زبونى شامل چه افرادى خواهد شد.
حضرت زینب (س) بزرگ بانوی جهان اسلام، بیدادگر و ادامه دهنده حادثه عاشورا و دارنده دانشهای دو جهان و به گفته امام سجاد (ع): ” دانای بدون آموزگار و فهمیده بدون فهماننده ” بود. الگوی راستین وی، بانوی دو جهان, حضرت فاطمه (س) مادر وی بوده است. زینب (س) در دامان پرمهر و معنویت فاطمه (س) از سرچشمه معارف اسلامی و قرآنی سیراب گشت. رسالت راستین زینب هنگامی آغاز گردید که پس از به شهادت رسیدن امام حسین (ع) و هفتاد و دو تن از یارانش با ایراد سخنان آتشین به بیدارگری مردم کوفه و ستیز با ستمکاران و یزیدیان پرداخت.
پس از واقعه خونبار كربلا نقش ایشان روند تازه تری یافت. آن حضرت در این دوران ضمن حضور در كاروان اسرای كربلا در برابر حكام جور قرار گرفتند و به افشاگری ظلم و ستم وارد بر آل طه از سوی خاندان امیه پرداختند. آن حضرت در این دوران سخت با حضور در كاخ برخی حكمرانان جور زمان مانند یزید و ابن زیاد، با تاكید برحقانیت طریق آل محمد بر سخنان و تبلیغات مسموم خاندان امیه درباره بنی هاشم خط بطلان كشیدند.
صدیقه توانا، عقلیه دودمان وحی، تربیت شده خاندان نبوت، حضرت زینب كبری(س) است. همو كه در بزرگواری و كرامتش بسیار سخن ها گفته و نوشته اند.
او نمودار حق و جهاد در راه خدا و نگهدارنده ایمان و عقیده، قهرمان دلیری و شجاعت، جلوه فصاحت و بلاغت، شعله ستیزه جوی باطل و آتش افشان حق در برابر نیروهای ستمگر و كوبنده دژخیمان زورگو است.
زینب(س) تجسم زهد، ورع، علم، عفاف و شهامت و عقیله طاهره، متعلق به اخلاق الهی است. این بزرگوار (س) راه مقاومت در برابر باطل را به امت نشان داد و فداكاری در راه خدا و چشم پوشی از همه چیز را در راه برافراشتن پرچم حق به همه یاد داد.
ایثار، فداكاری، وزانت عقل، صبر و بردباری، علم وسیع و دانش وافر، سخنان سنجیده و منطقی او در فرصت های حساس توأم با آن مظلومیت و ستم های جانكاهی كه به او وارد آمده است، از او چهره یك شخصیت بی نظیر، رزم آور شجاع، جهادگر بی باك و سخنور توانا را در قلوب و اذهان ترسیم نموده است كه تا چرخ زمان حركت دارد، تا نسل ها در روی زمین حیات دارند و تا زمین دور خورشید می گردد این چراغ فروزان، نورافكن جهانیان و نسل های آینده خواهد بود.
كرامات
به غیر از انوار مقدسه چهارده معصوم علیهمالسّلام، در میان خاندان رسالت و اهل بیت گرامى پیامبر اكرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم، افرادى هستند كه در نزد خداوند متعال داراى رتبه و منزلت رفیع و والایى می باشند و توسل به ایشان، موجب گشایش مشكلات و معضلات امور دیگران است. مانند حضرت اباالفضل علیه السلام كه حتى در موارد زیادى مسیحیان به آن حضرت متوسل شده و به بركت توسل به آن حضرت مشكلاتشان حل گردیده و به حوائج و خواسته هاى خویش نائل گردیده اند.
حضرت زینب سلام اللّه علیها نیز بانویى بزرگوار از این دودمان پاك است كه توسل به آن حضرت براى حل مشكلات بزرگ بسیار تجربه شده است و كرامات بسیارى از آن بانوى گرامى نقل شده است.
به عنوان مثال شبلنجى یكى از علماى اهل تسنّن در نورالابصار می نویسد:
ïشیخ عبدالرحمن اجهورى مقرى در كتابش مشارق الانوار می گوید: در سال هزار و صد و هفتاد دجار مشكلى بسیار سختى شدم و به روضه (قبر مطهر و نوراین) حضرت زینب علیها السلام متوسل شدم و قصیده اى در مدح آن حضرت سرودم كه مطلع آن چنین بود:
آلِ طاها لَكُمْ عَلَینَا الْوِلاءُ لا سِواكُمْ بِما لَكُمْ آلآء : و خدا به بركت آن بانوى گرامى مشكل مرا حل كرد.
وفات آن حضرت:
حضرت زینب سلام ا… علیها، شیرزن دشت كربلا سرانجام پس از عمری دفاع از طریق حقه ولایت و امامت در 15 رجب سال 63 هجرى قمرى در ضمن سفرى كه به همراه همسر گرامیشان عبداللّه بن جعفر به شام رفته بودند، وفات نموده و بدن مطهر آن بانوى بزرگوار در همانجا دفن گردید.
مزار ملكوتى آن حضرت (دمشق/سوریه)، اینك زیارتگاه عاشقان و ارادتمندان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السّلام مى باشد.
خسارت معاوضه دنيا با آخرت
قرآن اين معاوضه را در چند آيه مطرح مىكند:
«أُوْلئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّللَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَت تّجرَتُهُمْ و مَا كَانُوا مُهْتَدِينَ» «1»
بهشت را فروختند و غير بهشت را خريدند. قرآن در اين باره مىگويد: نتيجه هدايت، بهشت است و نتيجه ضلالت هم دوزخ است و دوزخ هم محدوديت ندارد.
در آيات قرآن خداوند از دوزخ به «امّ» تعبير كرده است؛ «فَأُمُّهُ هَاوِيَةٌ» «2» «ام» در آيه به معنى قبر است. يعنى هر شخص در دوزخ، به اندازه قبر بسيار تنگ و تاريك جا دارد، كه جاى حركت هم ندارد.
اين مسأله در قرآن تكرار شده است؛ معاوضه خدا با شيطان، هدايت با گمراهى، بهشت با جهنم، موسى با فرعون، پيغمبر صلى الله عليه و آله با ابولهب، حضرت امير عليه السلام با معاويه، حضرت سيد الشهدا عليه السلام با يزيد.
مردم اين كار را در دنيا انجام دادهاند و هنوز هم اين انتخاب باطل را ادامه مىدهند.
آداب سفر زیارتی معصومین علیهم السلام
یکی از رسومات نیک در تعطیلات نوروزی رفتن به سفرهای زیارتی است؛ خوب است برای استفاده بیشتر از سفر زیارتی با آداب آن بیشتر آشنا شد.
فضیلت زیارت معصومین علیهم السلام:
روایت شده که روزى پیغمبر (صلی الله علیه و آله ) نشسته بود و على و فاطمه و حسن و حسین (علیهم السلام) در اطراف او نشسته بودند، رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) فرمود: چگونه است بر شما آنگاه که در خاک روید و قبرهاى شما پراکنده باشد؟ امام حسین (علیه السلام) گفت: آیا به مرگ طبیعى از دنیا میرویم یا کشته خواهیم شد؟ فرمود: بلکه تو اى فرزند به ستم کشته خواهى شد، و برادرت نیز به ستم کشته مىشود و فرزندان شما در روى زمین آواره و پراکنده می شوند، امام حسین (علیه السلام) گفت: اى رسول خدا چه کسى ما را می کشد؟ فرمود: بدترین مردمان، عرض کرد: آیا پس از کشته شدن کسى ما را زیارت خواهد کرد؟ فرمود: آرى پسرم، گروهى از امت من هستند که بوسیله زیارت شما نیکى و احسان مرا خواهند، پس چون روز قیامت شود من به نزد آن گروه در موقف بیایم، تا اینکه شانههاى ایشان را گرفته و آنان را از سختی ها و هراس هاى موقف برهانم. [1]
مهمانی اسلامی و آداب آن
اهمیت مهمانی دادن
آیا اصل مهمانی دادن در متون اسلامی سفارش شده است؟
امّا موارد چهارگانه[در كارهاى خیر]: پرداخت بدهى، و عاریه دادن، قرض دادن، پذیرائى از مهمان، كه در سنّت اسلام لازم و ضرورى است.[1]
عیون به سندهاى خود از امام رضا(علیه السلام) تا رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: همیشه امتم در خوشى و خوبى باشند تا زمانى كه با هم دوستى كنند و به هم هدیه دهند و امانت را بپردازند و از حرام دورى كنند و از مهمان پذیرائى كنند و نماز را برپا دارند و زكات را بدهند، چون انجام ندهند گرفتار قحطى و خشكسالى شوند.[2]
منافات دین و شادی؟!
تعریف ما از دینداری و زندگی شاد چیست؟
دینداری
منظور ما از دین، اسلام ناب و حقیقی است؛ نه هر چه که به عنوان دین شناخته میشود. هر فرد یا جامعهای که باور عمیقتر و جدیتری به مبانی اعتقادی اسلام داشته باشد و در عمل و رفتار هم چارچوب اسلامی را بیشتر و دقیقتر عمل کند، دین دار تر شمرده میشود.
از آن جا که دین حق، یعنی اسلام ناب محمدی صلیاللهعلیهوآله موجب تأمین سعادت انسان و نشان دهنده راه خوشبختی حقیقی است و سعادت و خوشبختی است که شادی حقیقی و ماندگار را برای ما به وجود میآورد. بنابراین، دینداری درست نمیتواند با شادی حقیقی، ناسازگار و متضاد باشد.
بدترین نوع معاشرت
وصایای اخلاقی سید بن طاووس به فرزندش:
ای فرزند! بدان که بدترین معاشرت، معاشرت با گناهکاران است، خواه از والیان باشد یا از غیر آنان. اما این معاشرت وقتی ناپسند است که برای مخالفت با اعمال ناپسند آنان و از روی اطاعت فرمان خدای عز جلاله برای پند گفتن به آنان نباشد، چه خدای جل جلاله از انسان چنین میخواهد که انسان که معاشرت کند، یا دستکم از آنچه خدای جل جلاله از آن اعراض میفرماید، اعراض کند و از آنچه که خدای جل جلاله از آن خشمگین است، متنفر باشد.
این مقام بسی دشوار است و به خدا سوگند که بسیار بعید میدانم که انسان چنین باشد، به ویژه اگر کسی که با او معاشرت است صاحب مقامی باشد، یا در مورد نیاز او باشد و نیاز او را برآورده و به او خوبی کرده باشد. در این حال چگونه او را دل با خدای جل جلاله خواهد بود تا از آن مرد صاحب مقام روی برتابد و دل در این کار با او همراهی کند؟ هیهات! هیهات! که چنین نشود، بلکه آن صاحب مقام که نیازش را برآورده است، بیش از اصلاح کار او، دین او را به فساد میکشاند و به احوال او در آخرت زیان میرساند.