سن آدمى به قدر عقل اوست
خدا رحمتش كند! يادم هست سالها پيش امام جماعت يكى از مساجد [24] گاهى كه از دست بدكاران و گناهكاران و افراد خلافكار عصبانى مىشد، روى منبر با همان عصبانيت مخاطبشان مىكرد و مىگفت: بچه 70 ساله! چه وقت مىخواهى بالغ شوى و بفهمى كه دنيا و آخرت چه خبر است؟ تو بالغ بدنى شدهاى نه بالغ عقلى. بدنت 55 سال پيش از نظر جسمى بالغ شد، پس چرا از نظر فكرى هنوز 2- 3 سالت بيشتر نيست؟
بعد، يكى از دوستان برايم تعريف كرد كه متعاقب اين حرف، روزى قضيه جالبى پيش آمد. ماجرا از اين قرار بود كه پيرمرد 80 سالهاى مرد كه اتفاقا انسان ناميزانى بود. مطابق رسم براى او ختم گرفتند و واعظ معروفى را هم دعوت كردند كه از قضا هم اين ميت را مىشناخت و هم واعظ متدينى بود كه نماز شبش ترك نمىشد و از عبارات جنت مكان و خلد آشيان و نوكر اهل بيت و … كه نقل مجلس ختم است استفاده نمىكرد. از طرفى، مىدانست اين مرد 80 سال آدم بىربطى بوده، لذا ابتدا منبر نصيحتى خوبى براى مردم رفت و در انتها هم روضه حضرت على اصغر، عليه السلام، را خواند. پس از پايان منبر، پسر بزرگ ميت نزد اين واعظ آمد و گفت: آقا، شما پدر ما را مىشناختيد؟ گفت: كاملا!
گفت: مىدانستيد ايشان 80 سالش بوده؟ گفت: آرى! گفت: پس چرا روضه حضرت على اصغر خوانديد؟ گفت: چون پدر شما از بچه شش ماههاى هم كمتر مىفهميد. آن روضه را هم برايش اضافه خواندم!
آرى، گاهى بدن رشد مىكند و جان انسان در دو سالگى مىماند. بلوغ جنسى و جسمى هويدا مىشود، ولى عقل در يك سالگى مىماند.
*** ذو القرنين پرسيد: چرا قبرهايتان كنار خانههاست؟ گفت: از انبيا به ما رسيده كه براى بيدار شدن از خواب غفلت، واعظى بهتر از ياد مرگ وجود ندارد. ما هر روز كه از در خانه بيرون مىآييم، چشممان به اين قبرها مىافتد و به خودمان مىگوييم: آخر زندگى در دنيا به اينجا ختم مىشود. يك وقت اسير دنيا نشوى، چون دنيا تو را براى خود نگه نمىدارد و روزى رهايت مىكند و بايد ببرند خاكت كنند. عبرت بگير!
قبرها جلوى خانههايمان است تا هر روز ياد آخرت و مردن باشيم و بدانيم اينجا ماندنى نيستيم و مسافريم. نتيجهاش اين است كه مال كسى را نمىبريم، حق كسى را پايمال نمىكنيم، ظلم به كسى نمىكنيم، و آبروى كسى را نمىبريم. زيرا هر روز اين قبرها نصيحتمان مىكنند.
اما اينكه روى قبرها مدت عمر را آنگونه ثبت كردهايم دليلش اين است كه ما آن مقدار از عمر را كه در عبادت و خدمت و تعليم و تربيت گذشته عمر محسوب مىكنيم و بقيه را عمر حيوانى و شكمى مىدانيم.
عرفان