لازمه تبعيت از حق يافتن حق است
عدالت حق است و تمام آيات قرآن بر عدالت بنا شدهاند. وقتى عاقل قرآن را مىسنجد و در آن انديشه مىكند حق بودن قرآن را كشف مىكند. اما اين انتهاى راه نيست، زيرا عقل پيروى و تبعيت از حق را بر خود واجب و لازم مىداند. ديگر نياز نيست خداوند يا انبياء تبعيت از حق را بر چنين كسى واجب كنند، زيرا قبل از وجوب شرعى او وجوب عقلى اين تبعيت را درك كرده است.
يادم هست شبى بعد از منبر، جوانى كه جلوى در مجلس ايستاده بود به من گفت: من چند كلمهاى با شما حرف دارم! گفتم: بگو! گفت: من براى گوش دادن به سخنان شما به اينجا نيامده بودم. حقيقت ماجرا اين است كه از اين حوالى رد مىشدم. وقتى ديدم اينجا خيلى شلوغ است، اول خيال كردم تئاترى يا فيلمى پخش مىكنند كه مردم اينطور جمع شدهاند (آن مجلس در مسجد برگزار نمىشد). وقتى داخل شدم ديدم شما بالاى منبر هستيد. اول، مىخواستم برگردم، اما با خودم گفتم:
حتما خبرى در اين مجلس هست كه اين همه مردم آمدهاند اينجا نشستهاند! من هم نشستم ببينم چه خبر است. حال، مىخواهم به شما بگويم كه من دزد هستم و چيزهاى گران هم مىدزدم. اما حرفهايى كه امشب شنيدم را حق ديدم و چون از حق بايد پيروى كرد، تصميم گرفتم دزدى را ترك كنم. براى همين، زحمتى براى شما دارم!
وقتى از خواستهاش پرسيدم گفت: من از مغازهاى دو عدد فرش گرانقيمت دزديدهام. خودم اگر بخواهم آنها را به صاحب فرش بر گردانم، مىترسم عصبانى شود و مرا تحويل دهد. چون من توبه كردهام و ديگر نمىخواهم دزدى كنم، نشانى آن مغازه را مىدهم تا شما زحمت بازگرداندن فرشها را متقبل شويد.
يك نفر را نزد صاحب آن مغازه فرستادم، كه زياد هم انسان متدينى نبود، تا ماجرا را به او بگويد. صاحب مغازه گفته بود: من به جايى كه روضه باشد نمىآيم، اما مساله خيلى برايم جالب است! شما آن فرش يك ميليون تومانى را به من برگردانيد، ولى فرش ديگر را خرج كار خير كنيد كه هم خدا به من لطفى بكند، و هم آن دزد را بيامرزد!
آرى، وقتى انسان حق را فهميد، عقل به او دستور مىدهد كه از حق متابعت كند. پيروى از حق كمكم نورانيت هم براى انسان به همراه مىآورد و او بيشتر دلبسته حق مىشود. آن وقت است كه عمل به تكليف براى انسان آسان مىشود و از آن لذت مىبرد. چنين كسى نمازش را با عشق مىخواند و روزهاش را با عشق مىگيرد و كارهاى خير را با محبت انجام مىدهد. اما خدا نكند كسى 60 سال در اين دنيا و در جوار قرآن و مسجد و علماى ربانى و نهج البلاغه باشد و حق بودن آنها را درك نكند و، در نهايت، از آنان نيز پيروى ننمايد!
erfan.ir