شيخ مفيد(ره) نخستين فقيهي كه به نظام ولايت فقيه تصريح كرد
شيخ ، مفيد(ره) از شخصيتهاي بزرگي است كه ارباب تراجم و دانشمندان رجالشناس بهطور عموم او را ستوده و خدمات او را به عالم شيعه متذكر شدهاند و اين خود بزرگترين دليل بر خدمتگزاري او به ساحت مقدس ائمه دين عليهم السلام و نواميس مقدس اين آيين است و از آنجايي كه سياست كلي خلفاي بنيعباس در دورانهاي مختلف نسبتبه شيعه يك سياست خشن و سختي بود، سعي ميكردند با انواع مختلف آزار و شكنجه و نشر اكاذيب و جعل اخبار و نسبت دادن آنها به ائمه اطهار عليهم السلام، مذهب شيعه را آلوده سازند و ميان آنان و عقايدشان تفرقه ايجاد كنند، اما با گذشت زمان و تضعيف دولت مركزي بنيعباس و با روي كار آمدن دولتهاي استقلالطلب شيعه همچون فاطميين، صفاريان و طاهريان، شيعه از يك آزادي كامل برخوردار شد و اين وضع موجب شد كه به فعاليتهاي وسيعي مشغول شوند و انجمنها و حوزههاي علمي را تشكيل بدهند و كتابهاي علمي و مذهبي را تأليف كنند، ولي علماي اهل تسنن كه با آزادي سياسي شيعه؛ وضع خود را در خطر ميديدند، ساكت ننشسته و شروع به تبليغات دامنهداري عليه مذهب شيعه نموده و در علم كلام، اصول و استدلالات فقهي پيشرفت وسيعي كنند، لذا جهان تشيع به دانشمنداني نيازمند بود كه بتوانند از مذهب شيعه دفاع كنند و پاسخگوي شبهات و ايرادات آنها باشند.
در عصر شيخ مفيد كه خود عرب بود، شيعيان از آزادي و احترام بيشتري برخوردار شدند. وجود فقيه عاليمقامي چون شيخ مفيد ميان آنان، اعتبار آنها را بالا برد و بيش از پيش نزد دوست و دشمن، بر احترام آنان افزود.
شيخ مفيد شيعيان را از پراكندگي نجات داد و اوضاع اسفبار آنها را سامان بخشيد، تا آن جا كه به اوج عزت رسيدند.
شيخ مفيد در محله «كرخ» بغداد كه مركز شيعيان بود ميزيست، و مسجد معروف «براثا» در آن محله كه تاكنون هم باقي است، و زيارتگاه شيعيان است، محل تدريس شيخ مفيد بود.
* شيخ مفيد(ره) براي حفظ و صيانت تشيع مكتب بحث و استدلال را گشود
شيخ مفيد كه خود از محدثين عاليقدر شيعه بود، براي حفظ و صيانت اين مذهب، مكتب بحث و استدلال را گشود و در سن ۴۰ سالگي رياست شيعيان را در فقه و كلام و حديث به دوش گرفت و براي آشنا ساختن شيعه به روش استدلالي ساير فرقههاي اسلامي، زحمات زيادي را متحمل شد و در عصري پرالتهاب و دوراني پراضطراب كه بحثها، مناظرات، جدالها و گفتوگوهاي بسياري رايج بود، سكانداري حركت شيعه را بهعهده گرفت.
او پس از شركت در مجامع عمومي بغداد، راه و روش استدلال را فرا گرفت و تسلط كاملي بر مسائل اصولي و كلامي پيدا كرد، بنابراين دست به كار تهذيب فقه شيعه شد و سبك تازهاي كه در واقع مكمل همان سبك سابق بود، در پيش گرفت و طريقه استنباط و استخراج احكام را از روي ادله شرعيه به شاگردان خويش آموخت و علم اصول فقه را ـ كه در استنباط احكام مورد نياز بود ـ به صورتي دلپذير و جامع درآورد و مسائل متفرقه آن را جمعآوري و بهطور دقيق و مشروح تجزيه و تحليل كرد و با رنج زيادي كه در اين راه متحمل شد، قواعد اصولي را مرتب ساخت و كتاب كوچكي كه مشتمل بر تمام مباحث علم اصول بود، تصنيف كرد.
* شيخ مفيد(ره) سرآمد فن مناظره
چيزي كه به زندگاني شيخ جلوه تازهاي بخشيده، قدرت مناظره او بود. شيخ در مجال مناظره از استحضار عجيبي برخوردار بود و پيوسته انگشت روي نقاط ضعف سخن طرف مقابل ميگذاشت و اگر همه مناظرات شيخ در جايي گرد آيد، عظمت او روشنتر ميشود. هرچند شاگرد بزرگ او مرحوم «سيد مرتضي» قسمتي از مناظرات او را در كتابي به نام «العيون» گردآورده و در زمان ما چاپ شده است.
در قدرت جدل و مناظره او همين بس كه مخالفان شيخ ميگفتند: او توانايي آن را دارد كه ثابت كند اين ستون از نقره است درحالي كه از سنگ باشد. بهطور مسلم اين سخن از باب مثل گفته شده و حكايت از توان و قدرت او در مناظره دارد.
نقل ميشود كه وي تمام كتابهاي مخالفان را حفظ كرد و به خاطر سپرد و بدينسان توانست شبهههاي آنان را پاسخ بگويد. همچنين در خانه شيخ مجلس بحثي برپا ميشد كه اكثر علما از مذاهب مختلف در آن شركت ميكردند و مفيد با تمامي آنان به بحث ميپرداخت. نمونههايي از اين مناظرات را در كتاب باارزش «الفصول المختارة» ميبينيم كه در آنها اوج مرتبت و ژرفايي انديشه و تيزهوشي و لطافت فكر ايشان به روشني جلوهگر است.
* مكتب شيخ مفيد
عصر شيخ مفيد عصر شكوفايي تمدن اسلامي بوده و كاروان علم و دانش افقها را ميشكافت و پيش ميرفت و جز مراكز اسلامي هيچ نقطهاي از نقاط جهان مهد علم و دانش نبود و آثار تمدن از همهجا دست و پاي خود را جمع كرده و به اين نقطه سرازير گرديده بود. هنوز صليبيان در فكر حمله به شرق نبوده و نيز ثنويان (مغول) در فكر هجوم به تمدن اسلامي نبودند. در چنين شرايطي كه جامعه اسلامي از نعمت امنيت خارجي برخوردار بوده و هرروز دامنه علم گسترش مييافت، كافي است بدانيم كه در پيشرفت علوم، كمتر قرني مانند قرن چهارم و پنجم اسلامي يافت ميشود.
در زمان شيخ مفيد، علم كلام و اصول فقه، ميان دانشمندان اهل تسنن، رونق به سزا يافته بود. فقها و متكلمين بسياري از اطراف بلاد اسلامي در بغداد گرد آمده و در رشتههاي گوناگون علمي، به خصوص اصول عقائد و ديگر علوم و فنون متداول، مشغول بحث و جدل بودند.
هرچند علم كلام، پيش از شيخ مفيد ميان شيعيان سابقه داشت و با مداركي كه در دست است، مبتكر اين علم نيز ـ مانند ساير علوم اسلامي ـ شيعه بوده است؛ ولي به جهاتي كه ذكر شد، بر اثر محدوديتي كه در كار شيعيان وجود داشت، اين موضوع از مرحله تأليف و تصنيف و متون كتابها و جنبههاي خصوصي، تجاوز نمي كرد.
فرقه معتزله كه عقلگرا بودند، پس از روي كار آمدن «آلبويه» كه خود شيعه و عقلگرا بودند، بار ديگر رشد كرده و در مقابل؛ اهل حديث و سلفيها به وجود آمد و در عين حال همان گروه كه مورد حمايت آل بويه نيز بودند، با شيعه ناسازگاريهاي فراواني داشتند.
*مدل عقلانيت شيخ مفيد
پيش از شيخ مفيد، «شيخ صدوق» رئيس علمي و ديني شيعيان وقت، سبك سادهاي در تصنيف و تأليف به وجود آورده و آن را مبناي كار خود قرار داده بود.
شيخ صدوق عليه الرحمة در فقه و اصول عقائد، از صريح آيات قرآني و متون روايات پيغمبر و اهل بيت عليهم السلام بهره ميگرفت و با استفاده از آنها كتاب مينوشت و به همان شيوه نيز فتوي ميداد.
از اين نظر، سبك ساده شيخ صدوق و طريقه بيآلايش او بين احكام و عقايد كه از عبارت پردازيهاي متكلمين و اصوليان عصر به كلي پيراسته بود بسيار خوب و مطلوب مينمود؛ ولي از نظر ديگر چون ادامه آن وضع، با سير و پيشرفت اهل تسنن در علوم نامبرده و كوتاهي شيعه در اين باره، ممكن بود ركودي در كارشان پديد آورد؛ لذا لزوم يك تحول اساسي در سبك استدلال و نگارش علوم و فنون اسلامي شيعه، به خوبي احساس ميشد. به خصوص اهل سنت از اين لحاظ با ديده حقارت به آنها مينگريستند، و اين كمبودها را به رخ آنها ميكشيدند.
شيخ مفيد در ابداع و تعميم و توسعه اين مكتب كوشيد و با استفاده از مباني علم كلام و اصول فقه، راه بحث و استدلال را بهروي شيعيان گشود. اصول فقه را كه مانند علم كلام، در عصر ائمه طاهرين. عليهم السلام كم و بيش متداول و معمول بود و اساس نوين آن را استادش «ابنجنيد اسكافي» و پيش از او «ابنابيعقيل عماني» فقيه معروف شيعه پيريزي كرده بودند، ولي هنوز مورد توجه دانشمندان شيعه قرار نگرفته بود ـ به صورت دلپذيري درآورد و كتاب كوچكي در اصول فقه تصنيف كرد كه مشتمل بر تمام مباحث آن علم بود.
ابواب فقه را نيز با دقت مورد تجزيه و تحليل قرار داد و از تشتت و پراكندگي بيرون آورد، و هر موضوعي از آن را در محل خود جاي داد و بدان وسيله، راه استفاده احكام را روشن ساخت و از اين راه، نهتنها شيعيان را به روش استدلالي ساير مسلمين آشنا نمود، بلكه از زمان وي تاكنون، تمام دانشمندان شيعه، بيواسطه يا با واسطه، از مكتب او استفاده كردهاند.
بنابراين شيخ مفيد در ابداع و تعميم و توسعه اين مكتب كوشيد و با استفاده از مباني علم كلام و اصول فقه، راه بحث و استدلال را بهروي شيعيان گشود و اصول فقه را به صورت دلپذيري درآورد و ابواب آن را با دقت مورد تجزيه و تحليل قرار داد و از پراكندگي بيرون آورد و هر موضوعي از آن را در محل خود جاي داد و بدين وسيله، راه استفاده از احكام را روشن ساخت و از اين راه نهتنها شيعيان را با روش استدلالي ساير مسلمين آشنا نمود، بلكه از زمان وي تاكنون تمام دانشمندان شيعه بيواسطه يا با واسطه از مكتب او استفاده كردهاند.
* ولايت فقيه از ديدگاه شيخ مفيد
نخستين فقيهي كه به نظام ولايت فقيه به عنوان يك نظام الهي تصريح فرمود و تلاشي وافر و چشمگير در تحكيم مباني و مبادي اين نظام خدايي كرد، شيخ مفيد بود بهطوري كه اين اعتقاد مقدس و محبتآفرين، وي را مبغوضترين فقهاي شيعه نزد عالمان ديگر مذاهب قرار داد، شيخ عظيم الشأن بر اين باور بود كه؛ ولايت يك نظام حكومتي است و از فقيه به عنوان حاكم اسلامي و يا نايب حاكم اسلامي تعبير شده است. اين مذهب به وراثت از امام معصوم عليه السلام به فقها انتقال يافته است، زيرا روايت «العلماء ورثة الانبياء» و اخبار صحيحي در دست ماست كه اين امور به فقها واگذار شده است.