سالروز بازگشت امام (ره) به ایران
با گسترش قيام مردم و خروج شاه از ايران، شاپور بختيار به عنوان تنها اميد رژيم پهلوي، به عنوان نخست وزير معرفي و باقي مانده بود.
اين ايام که مصادف با اربعين امام حسين( عليه السلام) و گسترش راهپيمايي ها و اعتراضات مردمي بود، امام(قدس سره) طي پيامي، نکات تازه اي را براي هوشياري مردم يادآور مي شوند. همزمان با ساير شهرها، در تهران نيز راهپيمايي ها ادامه مي يابد و فرياد الله اکبر جمعيت ميليوني لرزه بر اندام آخرين بقاياي طاغوت مي اندازد.
انسان هاي بپا خاسته و از جان گذشته با عزمي پولادين مي روند تا سرنوشت مملکت خود را به دست بگيرند و همگي خواستار انحلال حکومت پهلوي و تشکيل حکومت اسلامي هستند و با شعار ( استقلال، آزادي ، جمهوري اسلامي) خط مشي آينده را ترسيم مي نمايند.
به دنبال گسترش قيام مردمي، امام قدس سره در پيامي عزم خود را مبني بر بازگشت به ايران اعلام مي دارد. بختيار که با حمايت امريکا و به عنوان يک چهره ي ملي قصد مهار انقلاب و خاموش کردن شعله هاي قيام را دارد، خود را در اين امر ناتوان مي يابد و مي کوشد که با قانوني جلوه دادن دولت خود، قيام مردم را سرکوب نمايد. مخالفت خود را با بازگشت امام قدس سره اعلام، و دستور بسته شدن فرودگاه هاي کشور را مي دهد. در پي انتشار اين دستور مردم خشمگين، به خيابان ها ريخته و با تحصن و شعارهاي کوبنده دولت بختيار را مخاطب قرار مي دهند. امام( قدس سره) در روز پنج شنبه پنجم بهمن که از بازگشت ايشان به ايران جلوگيري شد، ضمن مصاحبه اي فرمود: (1)
(من از ايرانياني که با من همراهي کرده اند متشکرم. من مي خواستم فردا را در ميان ملت باشم و هر رنجي که آنها مي برند من هم با آنها باشم. لکن دولت خائن از اين امر مانع شده و همه ي فرودگاه هاي ايران را بست. من پس از باز شدن فرودگاه ها، بلافاصله به ايران خواهم رفت به او خواهم فهماند که شما غاصب هستيد و خائن به ملت ما، و ملت ما ديگر تحمل شما نوکرهاي خارجي را نخواهد کرد. باري اينها بايد بدانند که وقت آن که قلدري بکنند گذشت. من ملت ايران را به ادامه ي نضهت دعوت مي کنم تا اين قلدرها را بر جاي خودشان بنشانند، لکن آرامش را از دست ندهند. من از همه ي ملت ايران تشکر مي کنم و در اولين فرصت پيش مردمم به ايران خواهم رفت تا با آنها يا کشته شوم و يا حقوق ملت را بگيرم که به ملت برگردانم. خداوند همه ي شما را توفيق بدهد، ملت ايران بايد بداند که اين شخص که متکفل حکومت شده است، به ايل خودش خيانت مي کند. آن ايلي که پشتوانه ي ايران بودند و رضاشاه آنها را از پاي در آورد. اين شخص به ايل خودش، به ملت خودش خيانت مي کند. بايد ايل بختياري بداند که اين اشخاص را که به آنها خيانت مي کنند از جلو راه ملت بردارند. بايد ارتش بداند که اينها خيانتکارند و به آنها کمک نکنند. بايد همه ي ايران بدانند که توطئه اي در کار است. از اين توطئه بايد جلوگيري شود. اين آخرين قدمي است که اين خائنين بر مي دارند و ما ان شاء الله اين قدم را هم مي شکنيم و پيش شما مي آييم و آنها را به جاي خودشان خواهيم نشاند)
از امام( قدس سره) سؤال شد: چه وقت تصور مي کنيد که خواهيد توانست به ايران برويد؟ فرمود:
(هر وقت که منع برداشته شود و فرودگاه ها باز شود من به ايران خواهم رفت و اگر بنا باشد خون من بريزد، در پيش رفقاي خودم و همراه جوان هاي ايران بريزد. ما از اين هيچ باکي نداريم و سرافرازي اسلام و ايران را مي خواهيم.)
از ايشان سؤال شد: آيا توصيه مي کنيد که مردم با برداشتن سلاح فرودگاه را براي بازگشت شما باز کنند؟ امام خميني پاسخ دادند:
(عجالتاً بنا ندارم که امر به برداشتن سلاح بکنم. هر وقت صلاح ديدم اين امر را مي کنم و به آنها مي فهمانم که چه بايد بکنند.)
از امام(قدس سره) سؤال شد: ممکن است به يک فرودگاه کشور نزديک ايران برويد و از آنجا عازم ايران شويد؟ ايشان پاسخ دادند:
بايد مطالعه شود.
پرسيده شد: با توجه به اين که بازگشت شما ممکن است باعث خونريزي هاي بيشتر شود، آيا باز هم اصرار به بازگشت خواهيد داشت؟ امام خميني فرمودند:
من بايد پيش برادرهايم باشم.
و در پاسخ به اين پرسش که آيا اين آغاز يک جهاد جديد است؟ فرمود: ممکن است.
بختيار مدعي مي شود که به امام قدس سره نزديک شده و قرار ملاقات با ايشان دارد. امام بلافاصله ادعاي وي را تکذيب و عموم را از فريبکاري هاي او بر حذر داشتند. در همين زمان رييس شوراي سلطنت در پاريس ضمن استعفا اعلام کرد که شوراي سلطنت غير قانوني است.
تحصن در دانشگاه تهران
بازماندگان رژيم، بازگشت امام قدس سره را به مصلحت خود نمي دانستند، و مسأله مراجعت رهبر در رأس همه مسايل قرار گرفت و اولين خواست اجتماعات و تظاهرات عظيم گرديد. مسجد دانشگاه تهران به مرکز ثقل اين تقاضا تبديل شد. تحصن علما و روحانيون و مدرسين حوزه ها در دانشگاه تهران مبارزه را شديدتر کرد.
سرانجام اين تحصن و ديگر حوادث روزهاي بعد، دولت غير قانوني بختيار را مجبور به گشودن فرودگاه هاي کرد.
پر شکوه ترين استقبال تاريخ
پس از فرار شاه، ملت منتظر بازگشت امام خميني( قدس سره)بودند. براي مردم آمدن امام قدس سره پيروزي بزرگي بود و براي تشکيل حکومت اسلامي حضور ايشان را الزامي مي دانستند. قبلاً دولت بختيار سعي داشت اين بازگشت را با تأخير مواجه کند تا دولت سوسيال دمکرات بختيار فرصت پيدا کند و بر اوضاع مسلط گردد و به همين علت امام( قدس سره) مي خواست هر چه زودتر در تهران باشد. کارکنان اعتصابي راديو تلويزيون اعلام کردند براي ضبط و پخش مستقيم مراسم آماده اند. فرودگاه مهرآباد آماده ي استقبال از پرواز انقلاب بود.
سرانجام روزنامه هاي عصر 11 بهمن خبر دادند (امام فردا در تهران است). اما قطعي نبود. از ديگر شهرها هم هزاران نفر به تهران آمده بودند.
روز بعد به ناگاه بلندگوها خبر دادند هواپيماي ايرفرانس حامل امام( قدس سره) به تهران نزديک مي شود. فرستنده تلويزيون آماده پخش مستقيم مراسم استقبال بود و لحظه ورود ايشان را به معرض نمايش گذاشت. که ناگهان با اشغال تلويزيون توسط گارد برنامه سيما قطع و سرود شاهنشاهي پخش شد که اين امر خشم عمومي را برانگيخت.
امام قدس سره اولين سخنراني خود را در فرودگاه مهرآباد با تشکر از ملت ايران ايراد کرد:
و در فرازهايي از آن فرمود:(2)
ما بايد از همه طبقات ملت تشکر کنيم که اين پيروزي تا اينجا به واسطه وحدت کلمه بوده است. وحدت کلمه مسلمين، همه، وحدت کلمه اقليت هاي مذهبي با مسلمين، وحدت دانشگاه و مدرسه ي علمي، وحدت طبقه روحاني و جناح سياسي. بايد ما همه اين رمز را بفهميم که وحدت کلمه رمزي پيروزي است و اين رمز پيروزي را از دست ندهيم و خداي نخواسته شياطين بين صفوف شما تفرقه نيندازند. من از همه شما تشکر مي کنم و از خداي تبارک و تعالي سلامت و عزت همه شما را طالب و از خداي تبارک و تعالي قطع دست اجانب و ايادي وابسته به آنها را خواهان هستم.
امام( قدس سره )از فرودگاه مستقيماً به بهشت زهرا رفتند. دريايي از انسان ها همه جا موج مي زد و اتومبيل با کندي مي توانست حرکت کند. ساعت ها طول کشيد تا اين فاصله 33 کيلومتر طي شد. اتومبيل حامي امام را ده ها موتور سوار حفاظت مي کرد. بر سقف آن جوانان عضو کميته استقبال قرار داشتند و از مردم درخواست مي کردند که راه را باز نمايند. صدها خبرنگار و عکاس در جلو، با اتومبيل هاي ديگر عکس مي گرفتند تا هر چه زودتر اين حادثه تاريخي را مخابره نمايند. جميعت استقبال کننده در طول 33 کيلومتر از فرودگاه مهرآباد تا بهشت زهرا را بين 4 تا 8 ميليون نفر يعني، بيش از جمعيت آن زمان تهران تخمين زدند. ده ها هزار نفر از شهرهاي مختلف کشور به تهران آمده بودند تا از تهراني ها در اين استقبال عقب نمانند. ورود اتومبيل حامل امام( قدس سره) به بهشت زهرا امکان پذير نبود لذا از هليکوپتر استفاده شد. امام( قدس سره) در بهشت زهرا و در جايي که هزاران شهيد خفته بودند به فرياد آمد و فرمود:
“من به پشتيباني اين ملت دولت تعيين مي کنم، من تو دهن اين دولت مي زنم.”
فرياد الله اکبر به آسمان بلند شد… اين فرياد ميليون ها مردمي بود که حق خود مي دانستند که حکومت را خود برگزينند و اينک در مقام آن بودند تا با انقلاب قدرت سياسي را به دست گيرند. ايشان در اين سخنراني، که يکي از پرجميعت ترين اجتماعات تاريخ بود، غيرقانوني بودن رژيم سلطنت پهلوي را با استدلال مطرح کردند و مصايبي که مستقيماً ناشي از رژيم طاغوتي است بر شمردند و خطوط آينده انقلاب را ترسيم نمودند.
روحش شاد وراهش پر رهرو باد