خاطره ای زیبا از آیت الله گلپایگانی
مرحوم آیت الله حائری برای تاسیس و راه اندازی حوزه علمیه در قم ابتدای کار با مشکلات زیادی مواجه می شوند و متحمل زحمات فراوانی شدند، بخشی از این مشکلات مالی بود؛ مرحوم والد روزی تعریف کردند به اندازه ای دست مرحوم حاج شیخ از نظر مالی تنگ و خالی بود که به یاد دارم برای رفع گرفتاری مالی یکی از طلاب قم، خدمت استاد رفتم و از وضع ناگوار خانواده این طلبه گفتم و از ایشان کمک خواستم و گفتند، سید الان دستم خالی است و امکان مساعدت نیست و من از این اوضاعی که برای حاج شیخ بوجود آمده بود، خیلی ناراحت شدم.
* گریه های امام زمان وجوهات را به قم متوجه کرد
خاطرم هست مرحوم آقا خاطرهای از اوضاع آن روز حوزه نقل کرده و گفتند: وضع مالی حوزه نگران کننده بود تا جایی که مرحوم آیت الله حائری به برخی آقایون گفته بودند؛ اگر این طور پیش برود و از نظر مالی در تنگنا باشیم، اداره حوزه مشکل است و معلوم نیست بتوانیم حوزه را اینجا اقامه کنیم.
مرحوم آیت الله گلپایگانی(ره) نقل می کردند، با شنیدن این اظهارات نگران شدم، در یکی از روزهای ماه رمضان توسل یافتم و بعد از توسل، چون روزه بودم و هوا گرم بود، کمی استرحت کردم، در عالم خواب دیدم، نگرانی ما درباره اوضاع مالی حوزه را بیان کردند و فرموند؛ به حائری بگویید، از گریههای امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) وجوهات به قم متوجه شد و شما نگران نباشید.
بیدار شدم، این خواب را برای استاد نقل کردم و ایشان گفتند: ان شاء الله که از رویاهای صادقه باشد، بعد از چند روز وقتی به محضر حاج شیخ رسیدم، ایشان به من گفتند، خواب شما بعد از چند روز تعبیر شد و وجوه به ما رسید و دست ما باز شد.
* تدبیر مرحوم آیت الله حائری در برخورد با پهلوی
ارتباطی که مرحوم آقا با حاج شیخ داشتند، واقعاً ارتباط عمیقی بود، ایشان درباره اهتمام و تلاش شبانه روزی موسس حوزه علمیه قم برای به ثمر رسیدن این حوزه خاطرات فراوانی نقل می کردند، یکی از موثر ترین اقدامات برای بقای حوزه علمیه قم را تدابیر مرحوم شیخ حائری در مبارزه و مواجهه با رضاخان پهلوی می دانستند.
* به شیخ عبدالکریم رجوع کنید!
در آن روزها پهلوی جنایت های بسیاری انجام می داد، از جمله آنها مسئله کشف حجاب و سرکوب هایی که علیه مردم صورت می گرفت، تا جایی که برخی از علما به قم آمدند تا در مقابله با عمّال رضا خانی اقدامی کنند، مرحوم آقا نقل می کردند؛ همان روزها، که برخی از علما قصد داشتند؛ اقداماتی را شروع کنند، مرحوم آیت الله حائری موافق نبود و موقعیت را مناسب نمی دانست، به این فکر افتادیم وظیفه ما چیست، آیا باید از استادمان متابعت کنیم یا با این علمایی که قصد اقدام دارند، همراه باشیم؟ شرایط سخت بود، توسلی به حضرات معصومین کردم، در عالم خواب نوشته ای به من دادند و این معنا به من رسید؛ به شیخ عبدالکریم رجوع کنید.
وقتی خوابم را برای استاد نقل کردم، ایشان گفتند: مبنای من این است که باید بذر و نهال نوپایی که در حوزه قم کاشته به ثمر برسد و اگر بخواهیم بدون دقت و تدبیر عمل کنیم، نهال نوپای حوزه پایمال می شود