مدرسه علمیه الزهرا شبستر

  • خانه 
  • ورود 

حكايت سه مرد گنهكار در قرآن‏

02 بهمن 1391 توسط ثریا

 

 

در ذيل آيه شريفه:

 

[وَ عَلَى الثَّلاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذا ضاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ وَ ضاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَ ظَنُّوا أَنْ لا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ ثُمَّ تابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ‏].

 

و [نيز رحمتش‏] شامل حال آن سه نفرى [بود] كه [با بهانه تراشىِ واهى از شركت در جنگ‏] بازمانده بودند [و همه مسلمانان به دستور پيامبر با آنان قطع رابطه كردند] تا جايى كه زمين با همه وسعت و فراخى‏اش بر آنان تنگ شد و [از شدت غصه، اندوه و عذاب وجدان‏] دل‏هايشان هم در تنگى و مضيقه قرار گرفت، و دانستند كه هيچ پناهگاهى از خدا جز به سوى او نيست؛ پس خدا به رحمتش بر آنان توجه كرد تا توبه كنند؛ زيرا خدا بسيار توبه‏پذير و مهربان است.

 

در شأن نزول اين آيه داستان سه نفر متخلّف از جهاد را مى‏خوانيم كه از عمل بسيار بد خود سخت پشيمان شدند و خداى مهربان پس از توبه و انابه، از كردار زشت آنان درگذشت.

 

آن سه نفر از مردم مدينه و از طايفه انصار به نامهاى: كعب بن مالك، فزارة بن ربيع و هلال بن اميّه بودند.

 

داستان آنان با كمى اختلاف كه در بعضى از تفاسير ديده مى‏شود بدين قرار است:

 

جنگى به نام «تبوك» براى مسلمانان پيش آمد. در آن جنگ به مسلمانان خيلى سخت گذشت و به فرموده قرآن در آيه 119 سوره توبه براى مسلمانان ساعت عسرت و هنگامه سختى بود، جابر بن عبداللّه مى‏گويد:

 

ما در اين جنگ گرفتار سه نوع سختى شديم، سختى زاد و توشه، كمبود آب، گرسنگى و تشنگى چهارپايان و پياده ماندن مردم. رهبر اسلام به فرمان خداوند ازمردم براى شركت در آن جهاد مقدّس دعوت كرد. منافقان و در مدينه و اطراف آن مشغول تبليغات سوء شدند و براى سست كردن اراده مسلمانان از شركت در جنگ، به فعاليّت پرداختند و گفتند: اين چه بساطى است كه هر ماه و هر هفته بايد به جهاد رفت و مال و جان به هدر داد، اين چه آيينى است كه ما را از زندگى بازداشته و راحتى را از ما سلب كرده است.

 

تبليغات آنان در عدّه‏اى از مردم اثر گذاشت و ايشان بدون عذر شرعى از شركت در آن جهاد مقدّس خوددارى كردند. و اگر پيامبر بزرگ صلى الله عليه و آله با تبليغات غلط آنان و خوددارى آن سه چهره مشهور مبارزه نمى‏كرد در آينده، سنّت ناپسندى گذاشته مى‏شد و هر كسى به كمترين بهانه‏اى از شركت در جنگ فرار مى‏كرد.

 

رسول خدا صلى الله عليه و آله پس از بازگشت از جهاد، مورد استقبال مردمى كه از شركت در جهاد معذور بودند قرار گرفت. آن سه نفر هم كه به بهانه جمع كردن ميوه و انجام كارهاى عقب افتاده، در واقع به خاطر سستى و تنبلى در جهاد شركت نداشتند به استقبال آمدند. رسول خدا صلى الله عليه و آله دستور اكيد دادند كه احدى از مسلمانان حق معاشرت و رفت و آمد با آنان را ندارد؟!

 

تمام مردم مدينه عليه آنان بسيج شدند. فروشندگان به آنان جنس نفروختند، معاشران‏از معاشرت با آنان پرهيز كردند، دوستان نسبت به آنان آهنگ جدايى زدند، زن و فرزند نيز از ايشان روى گرداندند. حتّى زنان آنان به مسجد آمدند و به رسول خدا صلى الله عليه و آله عرضه داشتند: چنانچه خداوند به ما اجازه معاشرت با آنان را نمى‏دهد، ما را طلاق بگوييد.

 

پيامبر صلى الله عليه و آله رضايت به جدايى ندادند، ولى فرمودند: ترك معاشرت را نسبت به آنان ادامه دهيد.

 

راستى زمين با همه وسعتش بر آنان تنگ شد و از اين بى‏توجّهى جانشان به لب آمد.

 

آرى، آنان گناهى بزرگ مرتكب شده بودند، گناه تخلّف از فرمان حق و خوددارى از شركت در جهاد با كفر.

 

چون وضع را بدين صورت ديدند، از شهر و ديار دست كشيده و رهسپار بيابان شدند.

 

چهل شبانه روز گريستند و در آن مدّت همسرانشان به دستور پيامبر صلى الله عليه و آله وسائل لازم را براى آنان مى‏بردند. پس از آن همه گريه و زارى و عذر آوردن به پيشگاه حق، خبرى از عفو و مغفرت نشنيدند. «كعب» دو رفيق خود را صدا زد و گفت: علّت عدم پذيرش توبه ما دوستى ما با يكديگر است حال كه همه از ما بريده‏اند بياييد ما هم از يكديگر كناره گرفته و هريك به بدبختى و روسياهى خود در پيشگاه حق بناليم. بدين‏گونه عمل كردند.

 

سرانجام خداى مهربان آيه 118 سوره توبه را نازل نمود پيامبر عزيز صلى الله عليه و آله مردم را مأمور بازگرداندن آنان كرد و خود، در جلوى مسجد به انتظار آنان قرار گرفت. مردم با احترام ايشان را وارد مدينه كردند، چون چشم پيامبر صلى الله عليه و آله به «كعب» افتاد او را در آغوش محبّت گرفت و فرمود: اى كعب! در تمام مدّت عمرت ساعتى به ارزش و قيمتِ ساعت قبولى توبه‏ات وجود ندارد.

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 2 نظر

کلیدواژه ها: حکایت آموزنده

موضوعات: داستان کوتاه, آموزنده لینک ثابت

نظر از: محمدی [عضو] 
  • من انقلابیم

سلام
همسایه
وبتون زیباست
موفق باشی
فاطمیه جلفا

1392/02/03 @ 15:08
نظر از: نگاه منتظر [بازدید کننده]
نگاه منتظر

خداوندا رسان از ما سلامش
به گوش ما رسان یارب کلامش
بسوز سینه ى مجروح زهرا
نما تعجیل در امر قیامش
نهم ربیع الاول، آغاز امامت امام زمان مبارک باد.
*امام علی علیه السلام: و عیدالله کبر* نهم ربیع الاول، عید عظیم است.
بحار الانوار، مجلسی، ج95، ص353
[گل]عید منتظران منتظر مبارک باد.[گل]

1391/11/02 @ 22:39


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

بسم الله الرحمن الرحیم اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

اللّهم اَرِنی الطَّلعَةَ الرَّشیدة

ساعت



ساعت فلش

خبـــــــــــــــــــــــــــــر

calender

موضوعات

  • همه
  • اخبار
    • اخبار مدرسه
  • مناسبت های ماه
  • داستان کوتاه
    • آموزنده
    • انگلیسی
    • جالب
  • سخنان و احادیث امامان
    • امام علی (ع)
    • پیامبر اکرم (ص)
  • شعر
    • انتظار موعود
      • سایر
  • نوحه و مداحی
    • حاج محمود کریمی
    • فرهمند
  • دلنوشته ها
  • شهدا

اوقات شرعی

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

آمارسایت

آمار سایت

قالب وبلاگ

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
Alatash.com , پخش زنده از حرمین شریفین!
تماس با ما

کد تماس با ما


دریافت کدهای جاوا برای وبلاگ شما

قرآن

قرآن آنلاین
http://s1.picofile.com/shiat/giv.gif
>
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس